در اجرایی که من دیدم، بازیگری ضعیف، خلاقیت اصلن دیده نمیشد، بازی در بازی ها بسیار ضعیف متاسفانه چند توپوق کلامی، کار مثل آش جا نیفتاده.
کارگردانی ضعیف، اینقدر که فکر میکردی ایا کارگردانی بوده اصلن توی گروه؟
طراحی صحنه مینیمال بود، از جهت مینیمال بودن هوشمندانه بود منتها همونش هم خوب ازش استفاده نشد. اینقدر که کامل تمرکزم از دست رفت و از وسط های کار دیگه به متن دقت نکردم و فقط منتظر بودم تموم شه از سالن برم بیرون
اولش داشتم مقاومت میکردم در برابر دوست داشتنش.
اما به مرور دیدم نمیشه!
نمایش دوست داشتنیی بود برای من و خوشحالم که به آخرین اجراش رسیدم
امشب این اجرا رو دیدم و بجز بعضی قسمت ها که احساس می کردم یکنواخت پیش میره؛ از متن شیوای آقای کلانتری عزیز و بازی راحت و ساده و باورپذیر مرتضی سالاری لذت بردم و بزنگاه های خیلی خوب و بجایی در اجرا بود که باید می بود. خیلی جاها یاد اجرای جوجه تیغیِ بهرام افشاری افتادم که اون هم یه مونولوگِ بلندِ خوب و قابل تأملی بود. در مورد پایان بندی هم بنظرم دیالوگهای چند دقیقه آخر و صدای بمرانی در تاریکی، کار خودش رو کرد. واقعیت اینه که 45 دقیقه اجرای یک مونولوگ که مخاطب رو تا آخر اجرا همراه کنه کار خیلی سختیه و جا داره که خداقوت گفت به گروه.