بعد از دو بار دیدن نمایشنامه خوانی این کار، تماشای اجراشون کماکان برام جذاب بود و لذتبخش... نمایشنامه ای ک میتونه ساعت ها و روزها تو رو ب فکر فرو ببره تا روابط خودت و اطرافیانت رو با سنگ ایده ی نمایش محک بزنی. داستان انسان هایی ک روزگاری دوست داشتند و دوست داشته شدند و حالا فارغ از عشق قدیم، بار دیگر در دور تسلسل بی نتیجه ی عاشقی این بار با فردی دیگر ک صرفا فکر کردند از قبلی بهتره گیر کردند و هر بار از هول حلیم توی دیگ افتادند و چیزی جز شکست عایدشون نشد. داستان افرادی ک روزگاری عاشق بودند و از لطف معشوقی سینه چاک ب عرش رسیدند و از همان عرش معشوق رو با این بهانه ک حالا در حد و اندازه شون نیست ب فرش انداختند. اینکه هرکس ظرفیت خاص خودش رو داره برای دوست داشته شدن و ب هرکس باید هم قد و قواره ی خودش بال پرواز داد... گربه صفتانی ک در پوست سگ پنهان شدند و تا کمی احساس آدمیت بهشون دست میده، ب جای وفای ب عهد، مزد دستتون رو با گاز گرفتن و جفتک پروندن میدند... و متاسفانه چقدر زیاد شده این بی معرفتی و بی وفایی ها! نمیدونم ایده ی نویسنده هیچکدوم از این افکار رو میپروروند یا نه ولی هرکس برداشت خودش رو داره.
سپاس از بازی های دیدنی با ریتم خوب، علی الخصوص جناب آقای نوید رضوی ک هرچه در وصف انرژی، باورپذیری و خاص بودن جنس بازیشون بگم کم گفتم.
متاسفم ک اینقدر زود اجراها تموم میشه و امکان تمدیدش نیست ولی نهایتا پیشنهاد میکنم اگر هنوز این نمایش رو ندیدید، دو اجرای آخر جمعه ش رو از دست ندید!
کار رو خیلی دوست داشتم. متن به نظرم ساده بود نه ضعیف. بازی ها همگی خوب و دکور و طراحی لباس و ریتم درست.
موفق تر باشید.
"عشق ثگی" روابط میان همسران را می کاود با دو ویژگی ارزشمند: یکی نگاه یکسان به هر دوسو و دیگری داستانی فانتزی که تماشاگر را تا پایان به دنبال خود می کشد و یک صحنه پایانی درخشان. بازیها متوسط است مگر بازیگر نقش سگ که با چیره دستی نقش خود را بازی می کند(با سپاس ویژه از بازیگر پنجم برای بازی نادیدنی :)). طراحی صحنه و لباس خوب است و به زیبایی دیداری کار کمک می کند.
آفرین به آقای غفوری برای نگارش این نمایشنامه خوب و آرزوی پیروزی برای گروه در کارهای آینده