" منسجم، خلاق، تحسینبرانگیز"
یک اجرای خوب، از انسجام مناسبی در طرح وقایع، رابطهمندی درست و پرداخت برخوردار است و به نیروهایی که درون آن است اجازه بروز و حضور میدهد.درامی که برای اجرای یک نمایش صحنهای درنظر گرفته میشود نیازمند حفظ منطق روایی در فرمیست که ارائه میشود. فرمی که تکمیلکننده متن است و متنی که در فرم جاافتاده و به بار بنشیند..
«گردن» کاری از آرمین حمدینژاد در سالن مولویست که متن و کارگردانی آن را برعهده دارد و گروه اجرایی، اثری قابل قبول را ارائه میدهند و از آن به عنوان اقتباسی آزاد از نمایش مشهور "خدای کشتار" یاسمینا رضا یاد میشود.
«گردن» درباره قرار ملاقات حضوری والدین دو کودک در مهدکودکی است که یکی از آن دو دچار کبودی گردن شده است. آنچه که در طی نمایش شاهد آن هستیم، منازعهی والدین کودک دیگر در رد و انکار است. روند اجرا با 6 مواجهه و تقابل درونی و بیرونی پیش میرود. رویارویی هر کدام از والدین با مسئول مهد کودک،
... دیدن ادامه ››
دو والدین با یکدیگر، با فرزندان و همسرانشان و مهمتر از همه، رویارویی هر کدام از آنان با روان و درون خودشان است. مواجهه ششم، برخورد مخاطب با تمام این رویاروییها و برداشتهایش از رخدادهای روی صحنه است.
این ملاقات بیش از آنکه بحث و گفتگو درباره یک اتفاق و تصمیمی درباره آن باشد، اتاق روانکاویست که به کالبدشکافی ذهن، احساس و روان افرادی برمیآید که در یک موضوع مشترک، با یکدیگر مرتبط شدهاند. «گردن» ذرهبینی بر هر یک از کاراکترها میاندازد تا وارد لایههای زیرین رفتاری و شخصیتی آنها بشود و واقعه را از ریشهها و جنبههای مرتبط مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
این همان روشی فکری و تحلیلی است که افراد در هر مواجهه به آن نیاز دارند تا بتوانند از زوایای متفاوت، نوع و برخورد دیگران را ارزیابی کنند. چنانکه دیگر مسئله اصلی فرع محسوبشده و میتواند هر چیزی باشد اما نوع برخورد، کنش و واکنشها هستند که مورد اهمیت قرار میگیرد. اینکه نویسنده هوشمندانه به پیرامون زیستی هر کاراکتر، تروماهای روانی، مشکلات دوران کودکی، روابط مختلشده با والدین و تمایلات جنسی میپردازد، پیرو چنین دیدگاهی و ارزشمند است. بطوری که وارد زوایای پنهان و یا میل سرکوبشده و یا گرههای حل نشدهی هر کدام از والدین، با تعلیق زمانی و رفت و برگشتهای غیر خطی شده و افشا میشود.
«گردن» در اجرا نیز ویژگیهای خاص خودش را دارد و به نظر میرسد به فضای تجربی نزدیک است. با طراحی صحنهای که تنها 5 بطری کوچک آب معدنی دارد، از ابتدا اعلام میکند که خودش را از قید و بند دکور و یک اجرای خطی جدا کرده و معطوف بر بازی و بدن بازیگران است. نوعی بیواسطهگری در ارتباط مخاطب با جوهر تئاتر. تئاتری بیچیز که میخواهد پروسهی اجرا را با فرآیند روانی، جسمانی و احساسی بازیگر و اجرای کاراکترهایش پیش ببرد و تلفیقی مکمل ارائه دهد. بخش مهمی از اجرای گردن براساس ارتباط مستقیمیست که بازیگران با لحن صدا، فیزیک ایستادن، میمیک صورت، و نوع حرکات دست و بدن در ترکیب آنچه به عنوان محتوا و متن وجود دارد، با تماشاگر برقرار میکنند. اینکه بتوانند هر کدام مستقل و همزمان در دایره جمعی با دیگر بازیگران، به همگنی و توازن لازم رسیده و صحنه را در اختیار بگیرند و در نهایت ماحصل آن به حاضران در سالن انتقال دهند. بهمین دلیل به نظر میرسد نقش در هر کدام از بازیگران نفوذ کرده و با آنها یکی شده است. چنانکه هر اکت و جزییاتِ اجرا تمیز و معنادار است.
این نشانی از تمرین زیاد و کافی و البته درک درست کارگردان و بازیگران از نقشهایشان است.
تقریبا در تمام طول نمایش بازیگران در جلوی صحنه و روبروی جایگاه تماشاگران ایستادهاند تا بتوانند حداکثر تماس چشمی و افق دید را با آنها داشته باشند. حتی در زمان مکالمه با یکدیگر، باز هم رودر رو قرار نمیگیرند. و این تاثیر مواجهه با مخاطب را بیشتر کرده و حتی بنوعی فعالانه او را وارد دایره بازی میکند.
فضاها، زمان و مکانها و جابجایی کاراکترها اگرچه موفق است، اما بیش از حد انتزاعیست، چنانکه احتمال ابهام در ترسیم ذهنی مخاطب وجود دارد و حتی به مرز دورشدن از تصویر و محدود به صدا، نزدیک میشود، هر چند در برخی صحنهها نورپردازی کمککننده است مانند صحنه تاببازی؛ اما جای استفاده و بهرهی بیشتر از این امکان و سایر عناصر صحنه، خالیست.. با اینحال در راستای فرمی که کارگردان مورد نظر دارد، میتوان این مخاطرات را نیز پذیرفت و با آن همراه شد.
«گردن» در قالب تجربی و نوانگار خود و شمایلی از یک اجرای دانشگاهی، در ورطه تجاری و هیاهوی تبلیغاتی نمیافتد و تلاش میکند نه براساس میزان فروش و نه چهرههای مشهور، بلکه با نگاهی حرفهای به تئاتر، کارگردانی و بازیگری، با عناصری که درست سرجای خود بوده و مورد بهره قرار گرفتهاند، تحسینبرانگیز باشد. متن اجرای نمایشهای فعلی که در قریب به اتفاق، دچار معضلات بسیار و حتی ضعیف است، در گردن نقطه قوتی است که با کارگردانی موفق در فرم نیز به تکامل بیشتر رسیده و برآیند مناسبی رقم میزند. اگر چه پایان نمایش باز است و دست آخر به نظر میرسد مناقشه این واقعه ادامه دارد اما روشن است بحرانی که رقم خورده، ریشههایش تنها در گذشته نیست و همچنان تا آینده نیز امتداد دارد.
نیلوفرثانی
گروه نقد هنرنت