خب متاسفانه اصلا سلیقه من نبود و به نظرم نمایش خوبی هم نبود .
داستان بی دلیل پیچیده شد و در انتها جان کلام به خوبی گفته نشد . طراحی صحنه خوب بود هرچند کمکی به زیبایی نمایش نکرد . نورپردازی قابل قبول بود . بازیها خوب بودن اما متاسفانه دیالوگ ها در خیلی از موارد واضح ادا نمیشد , مخصوصا بازیگرهایی که با لحجه آذری یا اصفهانی دیالوگ میگفتن به سختی میشد جملات رو فهمید . بازی خانم سلطانی رو دوست داشتم . خانم شه پرست و آقای فتوحی هم خوب بودن اما انتظارم از شهروز دل افکار عزیز خیلی بیشتر بود , شاید به خاطر بازی خیلی خوبش توی توفان بود و آدم انتظار نداره کاری ضعیف تر از اون ببینه .
عکاس خانمی که در ردیف 1 بودی و تمام مدت با پای باز 180 و نور ال سی دی دوربین و صدای شاتر دیوونه مون کردی , بدترین آرزوها رو برای سلامت دوربینت میکنم . مدیونی اگه اون 1700 تا عکسی که گرفتی و دونه دونه هم بعدش نگاه میکردی رو استفاده نکنی .
مورد عجیب بعدی خانم نیمه محترمی بود که دختر بچه 7 ساله اش رو برداشته آورده همچین تئاتری و تمام طول نمایش برای بچه با صدای بلند توضیح میداد که این آدما کی هستن , بچه از دقیقه 15 گفت جیش دارم و حضرت خانم دو بار وسط اجرا پاشد بچه رو ببره دستشویی و بدبختانه در خروج رو پیدا نکرد . ای کاش با مکانی بنام شهربازی هم آشنا بشی که نه خودت انقدر اذیت شی , نه مارو شکنجه بدی نه اون بچه رو از جیش بترکونی
از تالار حافظ بابت پذیرفتن این اثر تعجب میکنم
تنها نکته قابل تامل ، حضور الهه شهپرست و شهروز دلافکار بود که باعث میشد مخاطب خوابش نبره
اولین انتقادم اینه که در پوستر کار نام آقای سام قریبیان به عنوان بازیگر و محمد معتمدی به عنوان اجرا کننده چند آهنگ آمده بود که هیچ یک اتفاق نیفتاد! و این در حالی بود که جناب قریبیان در صندلی کناری بنده به تماشای نمایش نشسته بودن!!! و اما نظرم در مورد خود کار: بسیار کسالت بار ... با خط داستانی نامشخص و گنگ. شاید تنها چیزی که نجاتش میداد بازی خوب آقای شهروز دل افکار و خانم شهره سلطانی بود.