تولید آف استودیو
تلفن اطلاعات: ٠٩٣٣٢٢٣٢٦٥٢
یادداشت نادر فتوره چی درباره ی نمایش "گفت و گوی فراریان"
فلسطینیان ِ زبان
۱
نفس بر روی صحنه بردن تیاتری در شرایط موجود که پس از پایان آن بتوان خشنود بود که حضار از شنیدن تکه های زیرپوستی و جنسی نخندیده اند، به اندازه کافی مهم هست که نیازی نباشد برای نوشتن درباره اش به حُسن بزرگ آن یعنی «عدم بازنمایی زندگی روزمره» اشاره کرد.
۲
«گفت و گوی فراریان» بیش از آنکه اجرایی بر پایه کنشها و عملها باشد، مجموعه ای از «نکردن»هاست. نخنداندن، باج ندادن، نشکافتن معانی لغات بیگانه، حفظ بی اعتنایی به تاب و طاقت مخاطبی که احتمالا برای «سرگرمی» به تماشای تیاتر آمده است و ...، مجموعه ای از این «نکردن»هاست که در اجرا و متن دیده می شود. مهمتریناش اما تن زدن از «منطق بازار» است: نمایش آشپزخانه داری در حداعلاء یا همان تقدیس حیات سازشکارانۀ میانمایگان.
۳
«گفت و گوی فراریان» چیزی درباره زندگی روزمره آدمهای معمولی طبقه خرده بورژآی تهرانی در دهه 90 خورشیدی نمیگوید. روایت هزاربار شنیده شدۀ شکستهای عشقی و هیجان «عروس خانم و آقا داماد» در مراسم خواستگاری و حقد و حسدهای مالی و چشم و همچشمیها و حاضر جوابیهای پرسوناهای تکراری و دست به کمرِ وقیحی که میگویند «تو دهنت را میبندی یا من؟» نیست. حتی تیاتر «فاخر» که سویههای مبتذلاش را پشت دیالوگهای مثلا قجری و شاهنامهای و «میباشد»ها و «میگردد»ها پنهان کند،هم نیست.
۴
«گفت و گوی فراریان» درباره آشوییتس هم نیست؛ درباره زبان و قربانیان آن است. درباره «ساختار» و نقطۀ آجیدن قدرت و زبان است؛ درباره منشاء این استیلا از دل لحظۀ دوپاره شدن «زبان و زبان بشری»؛ لحظۀ از دست رفتن ِ بابل.
در متن «گفت و گوی فراریان»، به میانجی برجسته شدن مفهوم الهیاتی «خروج»(Exodus) - که البته در سنت ادبیات نمایشی غرب چندان کار تازهای نیست- ، تلاش شده تا نشان داده شود چگونه آن «قوم برگزیده»؛ دستکم دو بار در طول تاریخ، قربانی «زبان بشری» شد و از زبان یا شاید همان «خانه وجود» به ناچار«خروج» کرد. خروجی که الهام بخش آدورنو بود تا آن را اینچنین به ما گزارش دهد:« کلمات خارجی، یهودیان زبان اند».
۵
وجد آورترین تلاش متن «فراریان» اما زمانیست که از طریق تبارشناسی واژگان سلطه، ما را به ملاقات قربانیان و قاتلان جدید میبرد؛ جایی که سلطه به میانجی «چرخش زبانی»، هرگز نگذاشته است که جایگاه یهودیان در زبان خالی بماند: فلسطین.
۶
فراریان تلاشیست برای نشان دادن فقر و لُختی تیاتر در بازنمایی وحشیگریهای به ظاهر ادبی و شاعرانه ما پس از آشوییتس و تکرار بیمارگونه آن در فلسطین.
تلاشی برای یادآوری نامها: نام قربانیان و قاتلان؛ و حتی نامهای سیاست دوران؛ و البته برای من، نام بنیامین، آدورنو و ای بسا هایدگر.
پرده پایانی تیاتر فراریان، به ویژه با طنین صدای در هم تنیده نویسنده بی سرزمین ( با بازی رضا بهبودی ِ محجوب و شرم زده) و سرباز- بازیگر آلمانی که طی آن زبان سلطۀ «آلمانی» جای زبان سلطۀ «عبری» را اشغال میکند و به «خروج» فرمان میدهد،مرا ساعتها به یاد زبان قربانیان جدید یا همان فلسطینیان انداخت.
۷
در پایان تماشای «گفت و گوی فراریان» جمله تمثیلی آدورنو را دهها بار در ذهن تکرارکردم. تکراری که هر بار، با تفاوتی جزیی با قبل همراه بود و در نهایت مرا اینچنین غافلگیر کرد:«کلمات خارجی، فلسطینیان زبان اند».