در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش هنر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:21:40
امکان خرید پایان یافته
۲۸ دی تا ۱۱ اسفند ۱۳۹۶
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۳۵,۰۰۰ تومان
خرید یک تابلوی نقاشی سبب‌ساز اختلاف بین سه دوست قدیمی می‌شود...

راه‌های ارتباطی با تماشاخانه پالیز: اینستاگرام / کانال تلگرام

سبک
کمدی

گزارش تصویری تیوال از نمایش هنر / عکاس:‌ رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

آواها

مکان

تهران، خیابان کریمخان، خیابان عضدی جنوبی (آبان)، خیابان سپند، پلاک ۶۹
تلفن:  ۸۶۰۳۷۵۱۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یک تابلوی #نقاشی سفید همه آن چیزی ست که این مضحکه را ساخته است. مارک با بازی داریوش فرهنگ که من و فرنوش عاشق صدای حرف زدنش هستیم اجرا رو شروع ... دیدن ادامه ›› می کنه. از دوستش سرژ میگه ک به تازگی یک تابلو خریده و مارک رو دعوت می کنه اونُ ببینه. سرژ وارد صحنه میشه با یک تابلو نقاشی که تمامن سفیدِ و هیچ اثری از هیچ #رنگ و نقشی نداره. اون برای این تابلو بیست و دو هزار #یورو پول داده و از نظرش این محشره. سرژ یک #هنردوست مدرنیسم و مارک یک هنردوست #کلاسیک هست. نمایش حول محور عصبانیت مارک از به زعم او حماقت دوستش بابت خرید این تابلو و جر و بحث های این دو و دوست دیگرشون ایوان با بازی محشر و نرم محسن حسینی می گذره. این سه تا مرز از بین رفتن #دوستی شان پیش می روند.
نمایشنامه یاسمینا رضا شاید تنها با بازی این سه بازیگر توانا به این زیبایی بر مدیوم صحنه تیاتر می نشست.

کار ساده و قشنگی بود و با حضور آقای فرهنگ کلاس خاص خودش رو گرفته بود. چه افتخاری بود حضور بانو صابری دوست داشتنی در سالن.
کاراکتر اقای حسینی فوق العاده بود و کودک درونم خیلی بهشون سلام رسوند.
کم کار نشید دوستان.
موفق تر باشید.
و البته اگر سرعت ادای دیالوگ ها کمی بیشتر بود شاید..کمی بهتر میشد..
متن های فوق العاده سخت کجاش ساده بود
۲۶ بهمن ۱۳۹۶
منظور از سادگی لزوما چیز بدی نیست اقای هاشمی
بار سنگین هنرمندان نیازی به افزودن دکور عجیب یا حرکات اضافه نداشت. و زیبایی در سادگیست.
عوض کردن صحنه برای سه خانه مجزا با حذف و اضافه تنها یک تابلو اگر ساده و هنرمندانه نیست پس چیه
۲۶ بهمن ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش.... هنر......ترکیبی از فلسفه...روانشناسی...جامعه شناسی ...و هنر...جدال آینده ...گذشته....و حال...شاید هیچ گاه به ذهنم خطور نمی کرد که می توان انسان ها را نمادی از این ها در نظر گرفت و با انها به عمق این مفاهیم پی برد.....و چه زیبا کارگردان این اثر با انتخاب های به جای بازیگران و بازی های اثرگذار این سه هنرمند توانا ...این مفاهیم را در یک قاب به تماشاگر عرضه می کند......مفاهیمی که بیش از آن که نیاز به act داشته باشند باید در نگاه ها و چشم ها....حرکات چهره ، نحوه بیان دیالوگ ها، تاکید های روی واژه ها، بالا و پایین شدن صداها، حرکات بسیار ریز و موثر بازیگران و به تعبیری بازی های زیر پوستی بازیگران جستجو کرد....و این اتفاق به قدری زیبا و هنرمندانه اجرا شد که شاید برای همیشه این نمایش و بازیگران آن برای من بعنوان نمادهای ( گذشته و حال و اینده) در ذهن من ماندگار شوند
این نمایش چه زیبا پای فلسفه را هم به میان می کشد...تو گویی یکی از بحث برانگیز ترین مباحث فلسفی به زیبایی به اجرا در می آید......و ان چیزی نیست.....جز .....توهم واقعیت......آنچه را که من می بینم و من تصور می کنم واقعیت است ..... فارغ از اینکه ....این واقعیت می تواند وجوه دیگری هم داشته باشد....صفحه ای سفید....که امکان تصور هر آنچه را که مدنظر شماست فراهم می کند......یکی آن را سفید سفید سفید با موج های ناپیدای سفیدی می بیند.....یکی آن را ترکیبی از رنگ های زرد و خاکستری و اوخرایی می بیند و دیگری آن شاهکار نقاشی و هنر مدرن.....
و با تمام چالش ها و دعواها و بحث ها.....در پایان ......وحدت در عین کثرت .....به زیبایی به نمایش در می آید....آن دیگری بدون آن دیگری و آن دیگری معنا نمی یابد.....و وحدت و باهم بودن آن ها است که آن مفاهیم قابل فهم تر می ... دیدن ادامه ›› شوند.....
واوووو خدای من چه صحنه هایی ...چه لحظاتی و چه حرکاتی توسط این بازیگران خلق شد.....به نظرم صحنه صحنه این نمایش جای فکر و تامل داره....

در کنار این فضا... و بازی های زیبا....طراحی صحنه بسیار اثر گذار این نمایش نقش بسیار زیادی را بازی کرد.....طراحی صحنه ای که شخصیت 4 و 5 و 6 و 7 این نمایش بود......و گویی هریک باتو سخن می گفتند....شخصیت چهارم این نمایش...همان تابلوی بحث برانگیز بود.....که خود با تو سخن ها داشت.....دیوارهای کاملا سفید و کاناپه قرمز رنگ......و جا تابلوی نقاشی که به تناسب موقعیت های نمایش...(بسته به اینکه خانه کدامیک از شخصیت ها باشد) با نقاشی های متفاوت پر یا خالی می شد......

این نمایش می تونست از اون نمایش های کسالت بار و خسته کننده باشه که ادم هرچه زودتر انتظار پایان اون رو داشته باشه....اما این اتفاق به لطف تیم اجرایی و بازیگران توانمند تبدیل به نمایشی تامل برانگیز، اثر گذار و زیبا شد.......