در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش لاموزیکا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:49:49
۲۰ مرداد تا ۱۵ شهریور ۱۳۹۲
۱۷:۳۰  |  ۵۵ دقیقه
بها: ۷,۰۰۰ تومان

موسیقی این نمایش بر اساس ساخته ادوارد کندی الینگتون‌یه است
مارگریت دنادیو با نام هُنری مارگریت دوراس (۱۹۱۴ - ۱۹۹۶) نویسنده و فیلمساز فرانسوی است. برخی از منتقدان ادبی لقب «بانوی داستان‌نویسی مدرن» را به او داده‌اند.
دوراس جایزه ادبی گنکور را در سال ۱۹۸۴ به دلیل نوشتن رمان عاشق دریافت کرد.
نمایشنامه «لاموزیکا» را تینوش نظم‌جو به فارسی برگردانده است.

خلاصه نمایش: نمایش‌نامه «لاموزیکا» روایتی است از دوست‌داشتن که شادی و غمی توامان به هم‌راه دارد و همه‌ی ما در دوره‌هایی از زنده‌گی‌مان با چالش‌هایی که عشق و هوس به وجود می‌آورند دست و پنجه نرم می‌کنیم. نمایش‌نامه‌ی «لاموزیکا دومین» دقیقن روایتی از هم‌این دو روی سکه‌ی عشق است، از جنون محبت تا جنون نفرت و برعکس.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

گزارش تصویری لاموزیکا / عکاس: کاوه کرمی

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لاموزیکا و لاموزیکا دومین میشه La musica deuxieme به فرانسوی.. که فارسیش مشخصه دیگه...!!!

(((دقیقاً بیست سال از «لاموزیکا» تا «لاموزیکا دومین» می گذرد، و کمابیش من در طول این سال ها این پردهٔ دوم را می طلبیدم. بیست سال است که من صداهای شکستهٔ این پردهٔ دوم را می شنوم٬ صداهایی شکست خورده از خستگی این شب بی خوابی. زن و مردی که همچنان وحشت زده در این جوانی عشق نخستین باقی می مانند. و گاه نویسنده سرانجام چیزی می نویسد.
زن: اون دوره از زندگی مون بیشتر اوقات تو فکر مرگ بودم. از اون موقع فکر مردن توی من جا گرفت. (مکث.) پاریس توی هتل نشسته بودم و داشتم فکر می کردم چه جوری می تونم این رو ازت بخوام... چه جوری می تونم باهات صحبت کنم. اون مرد وارد هتل شد. یادم نیست اون قبلش پشت بار نشسته بود یا نه٬ ولی فکر نمی کنم. خیلی زود اومد پیش من٬ باهام حرف زد٬ خیلی زود. سر میزم نشست. خیلی زود خیلی دیر شده بود.)))

متن بالا پشت جلد نمایشنامه ای هست که خوندنش بارها برام لذت بخش بوده .. و وقتی تصمیم داشتم برم تئاترش رو ببینم صبح اونروز برای چندمین بار ... دیدن ادامه ›› خوندمش...و راضی از مارگاریت دوراس... و تینوش نظم جو عزیز...وقتی واقعاً میفهمی چه دردی کشیده بین این 2 پرده!!!

نمایش شروع میشه!!! ....
.
.
.
نمایش تموم میشه!!!....

یک هفته طول کشید تا بتونم اتفاقی که برای لاموزیکای عزیزم افتاد تحمل کنم!!! لاموزیکای من تو کافه تریای شهر کشته شد...

متن: اصلا به نمایشنامه وفادار نبود و من که موقعیت زمانی صحنه ها رو حفظ بودم..از جابه جایی موقعیت ها اذیت شدم!!! قسمت های مهمی از نمایشنامه فراموش شده بود و جاهایی که ارزش خاصی نداشت از نظر من به اجرا گذاشته بودن...

طراحی صحنه و لباس و نورپردازی: وجود نداشت!

موسیقی: نواختن پیانو در این اثر ..که باعث میشد من برای لحظاتی چشمانم رو ببندم تا شاهد قتل لاموزیکای عزیزم نباشم!!!

بازی: از نظر من بازی انجام نشده بود..حتی در حد نمایشنامه خوانی هم نبود..من یاد روخونی کتاب فارسی تو مدرسه ام افتادم!!! وقتی شما نمایشنامه رو میخونید اون حالت ها و احساس هایی که تو نمایشنامه نوشته شده رو تجسم میکنید..و روایت این 2 بازیگر فاجعه بود...کجای نمایشنامه از گفتن دیالوگ بدون حس و خیره شدن زیاد بازیگر مرد گفته شده بود..یا لبخند و خنده زیاد بازیگر زن!!!

من شخصاً پیشنهاد میکنم سری به یک کتاب فروشی نزدیک بزنید و نمایشنامه لاموزیکا دومین رو بخرین...و اصلاً فراموش کنید چه اتفاقی برای من افتاده...متن نمایشنامه و دیالوگ ها به اندازه کافی برای یه درگیری کافیه!!! مطمئنم لذت میبیرید... :)

چه خوبه که جدا جدا نقد کردی بعد خانوما این قدر به ریزه کاری
دقت می کنن ؟ واقعا ؟
دوبارهدارم سوالم و می خونم میبینم چه بعد کلماتم چیده شده ولی تغییرش

نمی دم .
۰۶ شهریور ۱۳۹۲
با تعریفایِ شما حتماً این کتابُ تهیه می کنم و میخونم و کاملاً با نظرتون نسبت به تئاتر (تئاتر بود؟ )موافقم
فقط یه سوال اسم کتاب لاموزیکا دومین هستش ؟ (منظورم رویِ کلمه ی دومینِ = domin or dovvomin)
۱۳ شهریور ۱۳۹۲
جواد عزیز مرسی از اینکه خوندین:)
بله اسم کتاب لاموزیکا دومین هست...La musica deuxieme...که در برگردان اسپانیایی به فارسی..لاموزیکا ترجمه نشده ..و دومین ترجمه شده :D
la در اصل نشانه مونث هستش:) باید میشده دومین موسیقی !
۱۴ شهریور ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
" مردی که باهاش بودم، از اون مردهایی بود که با دوست دخترهاشون ازدواج نمی‌کنن. ترجیح می‌دن با دوست دختر یه نفر دیگه ازدواج کنن!"
پی گرفتن حال و هوای عجیب این روزهایم و رفتن به تماشای "لاموزیکا" .... نمایش تقریبا متوسطی بود. البته متن اصلی را نخوانده‌ام و متاسفانه دیدن نمایش، اشتیاقم برای خواندن متن اصلی را تا حدود زیادی کمرنگ کرد. از صحنه‌هایی که به نظرم خوب شده بود: . . . جایی که مرد از دیدن تصادفی زن در نزدیکی دفتر کار جدیدش می‌گفت و تعقیب کردن او . . . همینطور قبل‌تر، جایی که زن از آمدنش به هتل می‌گفت به این امید که مرد را دوباره ببیند و بعد، رفتن با آن مرد غریبه و سه شب به قول خودش مبهمی که با او گذرانده بود . . . و آنجا که زن به مرد می‌گفت: "زنگ زدم به محل کارت گفتن نیمده. سه روزه سرکار نیمده" و آن تغییر حالت ناگهانی زن که با بغض خودخواهانه‌ی یک عاشق از معشوق سابقش پرسید: "کجا بودی؟" .... نمایش تمام شد و حس عجیب و مبهم این روزها همچنان ادامه دارد.
برای وقتی که یک نمایشنامه را به دلیل علاقه تان چندین و چند بار خوانده اید، دیدن چنین اجرایی، قتل عام همه تصویرهایی ست که در ذهنتان ساخته و پرداخته اید.
شخصیت پردازی و ساخت تیپ های بازیگران این نمایش، با تصویری که نویسنده نمایشنامه، خود از نقش هایش ارایه می دهد، انطباق قابل پذیرشی ندارد.
" زن- آن ماری روش، سی و پنج ساله با یک اراستگی آشکار، طریف و ساده اما گویی غیرارادی. باید به چشم بیاید که این اراستگی عادت همیشگی اوست، که او هر روز این گونه جامه می پوشد."

"مرد- میشل نوله، سی و پنج ساله... او ترسناک است چون صاعقه - حقیقت- عشق و دوست داشتنی. او بسیار زیباست، زیبایی ای که باید هم بداند و هم نداند"

اینها چند خطی از توضیحات مارگریت دوراس است در شرح و توضیح شخصیت های نمایشش. اما کارگردان این نمایش، واقعن تا چه حد، دقیقن تا چه حد به این ... دیدن ادامه ›› ظرایف دقت کرده است؟
طراحی لباس و بازیگری این اجرا با نگاه من ِ ببینده ی غیرحرفه ای تاتر، با فاصله ی زیادی از کیفیتی که در ذهن خود همیشه برای اجرای این نمایشنامه متصور بوده ام قرار می گیرد و حتی اجرای زنده ی پیانو هم نمی تواند نجاتی بر این لاموزیکای مصلوب باشد.

من از دیدن این اجرا ناراضی ام و دلم می خواست لاموزیکایی دقیق تر و با ظرافتی بیشتر در تمام ارکان اجرا می دیدم.
ممنون از توضیحاتتون ندا خانم مصطفایی. شنیده بودم که متن قوی ای داره اما اجرای آنچنان خوبی ازش نشده. توضیحاتتون این مطلب رو تایید میکنه. شما متن اصلی رو خوندید یا ترجمه فارسیشو؟ اگه متن اصلیشو خوندید ممنون میشم فایلش رو به من هم بدید و اگه ترجمشو خوندید لطفا مترجم و انتشاراتشو معرفی کنید.
۳۱ مرداد ۱۳۹۲
@ فهیمه موسوی: پس خوشحالم که ترجمه شده چون با این حساب خوندن متن اصلی برام غیر ممکنه!:))
۰۱ شهریور ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید