در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش لانچر ۵
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:28:12
امکان خرید پایان یافته
۰۵ دی تا ۲۶ اسفند ۱۳۹۸
۱۷:۰۰  |  ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۵۰,۰۰۰ و ۳۵,۰۰۰ تومان  |  جزییات
بهای بخش اصلی: ۵۰،۰۰۰ تومان
بهای بخش بیرون از ظرفیت: ۳۵،۰۰۰ تومان
در پادگانی نظامی سه تیراندازی به فاصله ی زمانی یک ماه منجر به مرگ سه سرباز شده است. به دلیل اهمیت موضوع سروان شایگان افسر دایره بازرسی از طرف ستاد کل مامور حل و فصل پرونده می شود.

- تندیس بهترین نمایشنامه از نوزدهمین جشنواره دانشگاهی (جایزه اکبر رادی) در سال ۹۵
- تقدیر بهترین نمایشنامه از جشنواره تئاتر شهر در سال ۹۶
- تندیس بهترین نمایشنامه در بخش صحنه در بیست و یکمین جشنواره دانشگاهی در سال ۹۷
- نامزد نمایشنامه در جشنواره تاتر فجر در سال ۹۷
- تقدیر بهترین بازیگر مرد در ۲۱مین جشنواره دانشگاهی در سال ۹۷ (امیر نوروزی)
- تقدیر بهترین بازیگر مرد در جشنواره تاتر فجر در سال  ۹۷ (امیر نوروزی)
- تقدیر بهترین طراحی نور در جشنواره تاتر فجر در سال ۹۷ (علیرضا میرانجم)
- ‏‪نامزد چهار جایزه بهترین بازیگر مرد از بیست و یکمین جشنواره تئاتر دانشگاهی
- نامزد بهترین طراحی نور از بیست و یکمین جشنواره تئاتر دانشگاهی


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۵ سال خودداری نمایید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش لانچر ۵ / عکاس:‌ سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› «لانچر۵» به تماشاخانه ایرانشهر رسید

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در نمایشنامه‌ی "دویدن در میدان تاریک مین" نوشته‌ی مصطفی مستور ، شخصیتی هست دقیقا مقابل تفکرات شایگان لانچر۵ ، به اسم کوهی.
این نمایشنامه‌ی ... دیدن ادامه ›› خیلی کوتاه رو دوست دارم و به بهانه‌ی پیشنهاد خواندنش ، ترجیح دادم به جای گفتار‌های زیباش ، قسمتی از متن که این تقابل رو نشون میده بنویسم. امیدوارم نمایشنامه رو بخونید و دوست داشته باشید.

کوهی : توی اون پوشه‌ی لعنتی درباره‌ی تماس این شازده و طرف مقابل اشاره، اقراری، چیزی، هست؟
مخمل [پوشه را ورق می‌زند.] : البته، قربان. ایشون در سه نوبت مرتکب تماس شده.
کوهی : سه نوبت!؟
مخمل : بله، قربان. هر سه بار رو اقرار کرده.
کوهی : تماس، البته در چند سطح می‌تونه اتفاق بیفته. سطح اول و ساده‌ش نگاه کردنه. مثلا وقتی من به این میز نگاه می‌کنم [به میز اشاره می‌کند.] یا به این چراغ، [به چراغ اشاره می‌کند اما نگاه نمی‌کند.] من با این‌ها تماس برقرار کرده‌ام. مرحله‌ی بالاتر تماس، اتصال جسمانی است. وقتی من دست‌م رو روی میز می‌ذارم [کف دست‌اش را روی میز می‌گذارد.] یا لیوان رو برمی‌دارم، [لیوان را از روی میز برمی‌دارد.] من در تماس با میز و لیوان هستم. مراحل بالاتری هم هست که گمون نمی‌کنم در فهم گوساله‌هایی مثل شما بگنجه. اون نوع تماس، تماس روحانی است. اتصال دو روح یا دو هستی غیر جسمانی است با هم. [به مخمل نگاه می‌کند.] خوب، در این سه نوبت چه نوع تماسی اتفاق افتاده؟ منظورم اینه تماس در چه سطحی بوده؟
...
مخمل [برگ‌های توی پوشه را ورق می‌زند و روی صفحه‌ی خاصی مکث می‌کند.] : سوم و دوازده فوریه تماس از طریق نگاه، پنجم مارس تماس از طریق دست.
کوهی : دست!؟
...
مخمل : قربان، ایشون پنجم مارس و قبل از تماس، جمله‌ای رو هم خطاب به فرد مورد نظر اظهار داشته. میل دارید اون جمله رو هم بشنوید؟
کوهی : چی گفته؟
مخمل [از روی نوشته می‌خواند.] : من شما را به شکلی درک ناشدنی، به شکلی غیرقابل توضیح، آن چنان که حتی خودم از بزرگی آن در هراس افتاده‌ام، دوست می‌دارم.
کوهی [به میز نزدیک می‌شود و بالای سر یاقوت می‌ایستد.] : این مزخرفات رو تایید می‌کنی؟
...
نفهمیدیم در لحظه ی آخر چه کسی . چه کسی را کشت ...؟
امیرمسعود فدائی، امیر نجفی، مینا و محمد جواد این را خواندند
سروناز یکتا این را دوست دارد
من احتمال میدم منصور نصیری(که اسم نقشش رو فراموش کردم ولی یادمه که سخت بود)افسر رو کشت.
۰۲ بهمن ۱۳۹۸
@زهره: با لحن شایگان خوندم، وقتی بذرافشان رفت.
۰۵ بهمن ۱۳۹۸
آها،که اینطور.حالا باز ۷بهمن میخوام برم ببینم.بیشتر دقت میکنم
۰۵ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در نیروی زمینی ارتش به یگان ها و واحدهایی که دارای ادوات موشکی می باشند به جای گروهان، واژه آتشبار را استفاده می کنند و هر آتشبار دارای چند لانچر ... دیدن ادامه ›› (کامیونی که سکوی پرتاب موشک کوتاه برد است) می باشد. فضای نمایش، لهجه متفاوت سربازان، ظاهر آنها، افسر وظیفه کاشانی، دقیقا من را به فضای سال 1381 برد که در یکی از همین آتشبارهای دارای لانچر، به عنوان افسر وظیفه خدمت می کردم. به گمانم شاید کارگردان، نویسنده، مجری طرح در یکی از این آتشبارها خدمت کرده باشد که تا این حد دقیق به ظاهر و لهجه و وقایع داخل پادگان ها توجه داشت. موضوع نمایش کاملا واقعی است و تجاوز و آزار جنسی سربازان ضعیف تر و با ظاهری متفاوت از مابقی، همیشه وجود داشته، دارد و خواهد داشت. پرونده های زیادی در بازرسی ارتش برای این موضوع تشکیل می شود که به حبس و شلاق و اضافه خدمت می کشد و مسئولان هم از آن باخبر هستند. البته فکر نکنید فقط مختص ارتش است. خیر، در همه رده های نظامی این موضوع وجود دارد و کارگردان نمایش به موضوع مهمی پرداخته است. شاید تماشاگر به جنبه طنز آن توجه بیشتری کرده باشد، اما برای من که بعنوان افسر وظیفه و گاهی افسر گشت فعالیت می کردم، فردا صبح گزارش می رسید فلان سرباز در فلان مکان مورد تعرض و آزار و اذیت قرار گرفته است. با خودم فکر می کردم پس از اتمام دوره سربازی این فرد می خواهد در جامعه کار کند، ازدواج کند، پدر بشود، چطور با این موضوع کنار خواهد آمد؟ این واقعه چه تأثیری در زندگی آینده او دارد؟ و چرا های دیگر. در هر حال از تمام گروه تشکر می کنم که چهره سربازان تحت امرم بار دیگر در ذهنم آمد و گویی خودشان بودند. بدون هیچ تغییری. مشهدی، مازنی، آذری، تهرانی، کاشی و.... خسته نباشید
celine، امیرمسعود فدائی، محمدرضا دانش و Fariba Akbari این را خواندند
زهره مقدم و پویا فلاح این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید