در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش مامان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:18:00
امکان خرید پایان یافته
۰۸ آبان تا ۱۰ آذر ۱۴۰۲
۲۰:۳۰  |  ۴۰ دقیقه
بها: ۱۰۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
روایت ناگزیر انتخاب آدم‌ها؛ انتخابی میان مسئولیت‌ها و رویاهای شخصی.

- برگزیده جوایز بهترین متن، بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی، بهترین ساخت عروسک و بهترین بازی‌دهندگی عروسک از نوزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی تهران مبارک


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۴ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 
دسته‌بندی
بزرگسال

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

باسلام
نظرات من به عنوان یک مخاطب عادی:
"اشک تماشاگر در سوگ مادر"
۷از۱۰
نظرم در مورد نمایش بیشتر دلی‌ست. از وقتی که سرِ عروسک ... دیدن ادامه ›› از تنش جدا شد منم از فضای عادی‌م جدا شدم. با نورپردازی خاص اون لحظه، احساس معلق بودن در یک سیاهی رو داشتم. وقتی سر روی بدن نشست، کنار مادرش، چالش مشخص می‌شود. چالش، مادر پیری است که که در مقابل پیشرفت/رسیدن شخصیت می شود. شروع از آنجا بود که انسان مدرن از وقتی توانست به طور مستقل از خانواده/قبیله/قوم هویت پیدا کند و تعاریف جدید موفقیت در جامعه مدرن بوجود آمد. در این موقعیت، باقی مانده های سنت قبلی نه تنها کارکردی ندارند، بلکه مانع هم هستند. مشکل آنجا حادتر می‌شود که شخص با ارزش های اخلاقی قبلی(والدین) تربیت شده. دو تکه بودن شخصیت، که انتهای نمایش دیده می‌شود، از همینجا نشات گرفته. شخصیت وقتی که با مادرش صحبت می‌کند، می‌بینیم که با حس گناه‌ست که پیش مادر مانده و نه طبق علاقه یا برنامه خودش. دو اشاره به کودکی می‌شود: ۱. هواپیما: که نشان از علاقه شخص به سفر ، آن هم تنهایی. اگر بپذیریم که کودک چون هنوز ارزش های جامعه در ذهنشان شرطی نشده، به واقعیت خودشان نزدیک ترند، پس این شخصیت از خودش دور شده است. ۲. بادکنک: مادر این خاطره را پیش می‌کشد تا بگوید خاطرات خودمان را ساخته ایم و وقت رها کردن است. بادکنک، راه حال ارائه شده برای این تضادهاست. هرچند این نماد زیبا بود ولی باور پذیر نیست. خود نمایش در این تضاد سردرگم است. یعنی با اینکه مادر، درگیری احساسی شدیدی برای تماشاگر ایجاد میکند ولی تماشاگر ممکن است فکر کند که این رابطه مادر-فرزند مسموم است یا حتی ممکن است مادر را مقصر ببیند. این خلاف چیزی است که نمایش می‌خواهد از مادر نشان بدهد. این مشکل به کوتاهی نمایش برمی‌گردد. هرچند خیلی از نمایش ها اضافه گویی دارند ولی این نمایش نیاز به فرصت بیشتری داشت. برای همین پیام بادکنک، بیشتر یک نصیحت شد که تو ذوق میزند. با توجه به این مواردی که گفتم، ممکن است مخاطب حس کند که نمایش از احساساتش سواستفاده کرده. نمایش در نشان دادن صادقانه یک درد موفق است ولی در حد پیامش، پرداخت نداشت.

از نکات مثبت نمایش برای من، نشان دادن، به جای گفتن، بود.(البته بجز چندجا). نشان دادن مرگ مادر با صندلی خالی، نشان دادن رهایی با ویولن زدن، غرق شدن در مارپیچ زندگی/ذهنی و...
فضای سالن تبدیل به مجلس سوگواری برای شخصیت ها شده بود که کار آسانی نیست.

نمایش خالی از ایراد نبود، ولی در خاطرم خواهد ماند.




قدردان شما هستیم🌾🌾
۰۳ آذر ۱۴۰۲
سلام دوست عزیز

روایتی تازه‌تر از نمایش عروسکی «مامان» (ویژه بزرگسال)

از ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۳۰ به روی صحنه‌ی تئاتر ‌هامون می‌رود

مفتخریم که در دور جدید اجراها باز هم همراه ما باشید

لینک خرید بلیت: tiwall.com/p/maman4
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"خسته نباشید تیم اجرایی"

چقدر این کار قشنگ بود و عالی و چقدر غرق در لذت شدم از دیدنش
یک بیان ساده و آشنا که عمیقاً بر روان مخاطب ... دیدن ادامه ›› تاثیر می‌ذاره
صداپیشگی و عروسک گردانی این کار به شدت ماهرانه بود


اعتراف می‌کنم به شدت انسان احساساتی هستم و بارها با دیدن نمایش و فیلم‌های زیادی اشک ریختم ولی در این کار با پنجمین دیالوگ احساسات من تحت تاثیر قرار گرفت : (( به خاطر تنهایی مادرم عذاب وجدان دارم .....))
دیشب به خودم قول دادم شب‌هایی که از سرکار با تمام خستگی میرم خونه و مامان می‌شینه تا باهام حرف بزنه دیگه سرم گرم گوشیم نباشه و فقط بهش نگاه کنم و باهاش بیشتر هم صحبت بشم.

من دیشب بعد از دیدن این نمایش ترسیدم
ترس اینکه یه شب وقتی که در خونه رو باز می‌کنم مامان روی اون صندلی تو خونه نباشه.

ازتون خیلی ممنونم که این تلنگر رو بهم زدین

با خودم فکر کردم شاید این جمله باید روی پوستر این کار نوشته بشه :
" اگر ماماناتون پیشتون نیستن یا خیلی ازتون دور شدن این نمایش رو نبینید."
و من امشب برای مامانم بلیت گرفتم♥️
۲۲ آبان ۱۴۰۲
الهام محمودی
چقدر خوندن نظرتون لذت بخش بود ممنون واقعا❤️
🙏🌻
۲۳ آبان ۱۴۰۲
سلام دوست عزیز

روایتی تازه‌تر از نمایش عروسکی «مامان» (ویژه بزرگسال)

از ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۳۰ به روی صحنه‌ی تئاتر ‌هامون می‌رود

مفتخریم که در دور جدید اجراها باز هم همراه ما باشید

لینک خرید بلیت: tiwall.com/p/maman4
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مامان نمایشی زیبا لطیف، روانشناختی،عمیق، قابل تامل و بسیار جذاب!
نمایش مامان یک پک کامل تراپی بود، از پوستر معنی دار نمایش گرفته تا تک تک المانهای ... دیدن ادامه ›› استفاده شده در صحنه، دیالوگها، موسیقی و نورپردازی همه در نهایت هماهنگی و با پرداختی روانشناختی به زیبایی در کنار هم چیده شده بودن.
در شروع نمایش پسر داره با تراپیستش صحبت می کنه، رو به تماشاگر، اینجا ما تراپیست هستیم و باید سعی کنیم علت حال بد پسر رو پیدا کنیم و در مسیر درمان و عبور از لابیرنت ترس ها، تله ها، وابستگی ها، عذاب وجدان ها و احساس گناه ها همراهش باشیم تا خودم هم به درمان و حال بهتر برسیم و افکار منفی رو مثل همون بادکنک که داره هی که تو سرمون بزرگتر می شه این دفعه خودمون رهاش کنیم!
پسری که به دلیل وابستگی زیادی که مادرش ایجاد کرده نمی تونه از زندگی اش لذت ببره و این وابستگی انقدر شدید که حتی بعد از مرگ مادر هم نخ وابستگی رهاش نمی کنه ( شال گردنی که مادر بافته همچنان بعد از مرگ بر گردنش ) .
تلاش خودش برای تغییر در زندگی اش قبلاً نتیجه مثبتی نداشته و حالا سعی می کنه این بار کمک بگیره و با سخترین تندبادها برای تغییر مواجه می شه، چقدر مسیر رشد دردناک!
همه مون تجربیاتی از این دست رو داشتیم در بهترین لحظات حس بدی بهمون دست می ده یه حس غم و اندوه که منشاش نامشخص، مثل یه عذاب وجدان بی دلیل. تله های که نمی دونم کی و کجا توش افتادیم.
خود واقعی و نقشی که اطرافیان از فرد می خوان بازی کنه برای فرد تعارض ایجاد می کنه:
"جایی خونده بودم تا وقتی خاطره هست، خلأ معنایی نداره؛ من اما هنوز تو خلأ هستم! نمی‌دونم کدوم من واقعیه...؟!"
منی که دوست داره کار کنه، بره مسافرت، ساز بزنه یا تحت هیج شرایطی مادرش تنها نزاره……؟
در مسیر درمان پسر عنوان می کنه:
گاهی آدم‌هایی رو می‌بینم که به خط پایان رسیدن اما مطمئنم دلیل رسیدنشون این هست که موقع رفتن هیچ رنگی رو نمی‌بینن! هیچ بویی رو حس نمی‌کنن! هیچ صدایی رو هم نمی‌شنون! من اما نمی‌تونم...
من صداش رو می شنوم!
نمی تونم یا شاید نمی خوام تغییر کنم…..
و چقدر به زیبایی صحنه پایانی غلبه خود" اید " بر فراخود" سوپرایگو" به نمایش دراومد و با طی کردن مسیر سخت درمان به شکوفایی رسید.
طراحی عروسکها، عروسک گردانی عالی و بی نظیر بود.
سپاس از تک تک عوامل این اثر زیبا، همیشه بدرخشید♥️💫

پ ن: اینکه نمایش پدر و مامان دارن تو تیاتر شهر اجرا می رن یعنی تیاتر شهر خونه مون!
یادم نمی یاد نمایشی رو در تیوال پیشنهاد داده باشم اما نمایش مامان واقعاً پیشنهاد ویژه می شه، از دستش ندید!
دلم میخواست ببینم حتما این اجرا رو و با خوندن نقد شما مطمئن تر شدم که باید ببینمش🥰
۱۷ آبان ۱۴۰۲
الهام محمودی
خانم بهروزیان عزیز ممنون که به تماشای دغدغه ما نشستید و نظرتون رو به اشتراک گذاشتید🌿🌱
ممنونم از لطفتون امیدوارم بعد از این نمایش شاهد اجراهای بعدی تون هم باشیم🤍💫
۱۸ آبان ۱۴۰۲
سلام دوست عزیز

روایتی تازه‌تر از نمایش عروسکی «مامان» (ویژه بزرگسال)

از ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۳۰ به روی صحنه‌ی تئاتر ‌هامون می‌رود

مفتخریم که در دور جدید اجراها باز هم همراه ما باشید

لینک خرید بلیت: tiwall.com/p/maman4
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید