در جستجوی معنایی برای انسان
نقد و بررسی تئاتر مائوزر
نوشته هاینر مولر
به کارگردانی ناصر حسینی مهر
امتیاز 8.5 از 10
(قسمت پنجم)
نقد کارگردانی - عقب ماندگی هنری
هنر در ایران مانند بسیاری از مسائل دیگر از جمله فلسفه در همان دوره ارسطو و افلاطون گیر کرده است. ساختار
... دیدن ادامه ››
درام و درام نویسی را پیش از میلاد مسیح ارسطو بررسی و تدوین کرد و هزاران سال است که نویسندگان و هنرمندان مختلف از اقصی نقاط جهان با استفاده از همان ابزارها و ساختارهای سه هزار ساله اقدام به بیان مفاهیم مورد نظر خود میکنند.
استاد سمندریان اعتقاد داشتند که اجرای حتی یک سطر از نمایشنامه های ایرانی اتلاف وقت است و هیچگاه در زندگی هنر خود حتی یک نمایشنامه ایرانی اجرا نکرد. علت آنرا نیز بیگانگی ایران با هنر تئاتر میدانست.
ایران کشوری است که هزاران سال صورتگری و مجسمه سازی و موسیقی در آن ممنوع بوده است. در زمانیکه شکسپیر رومئو و ژولیت را مینوشت و در این منطقه زنان را از خواندن سوره یوسف، زیباترین بخش داستانی قرآن کریم، نهی میکردند. قرنها خواندن اشعار حافظ ممنوع بود. قرنها سازها را میشکستند و نوازندگان را کور میکردند و خوانندگان زن هنوز هم اجازه خواندن ندارند! در کشوری با چنین تاریخ هنری طبیعی است که سطح سلیقه عمومی در همان درام به سبک ارسطویی باقی بماند و هنرمند تئاتر هم از هنر تئاتر در همانجا درجا بزند و هیچ پیشرفتی هم حاصل نشود.
تئاتر پست دراماتیک و سبک شناسی اجرای مائوزر
ناصر حسینی مهر برخلاف آنچه مرسوم است و مشتری دارد دست به یک حرکت بزرگ زده است و بخشهایی از اثر خود را به سبک یکی از مدرن ترین سبکهای روز دنیا ساخته است.
برای آشنایی با تئاتر پست دراماتیک منابع محدودی در اختیار است و تنها منبع موجود کتابی به همین نام نوشته هانس تیس لمان وجود دارد که با ترجمه نسبتا بدی که دارد موجب میشود درک این سبک اجرا برای خواننده تبدیل به نوعی کشف رمز شود!
این مطلب آموزش تئاتر پست دراماتیک نیست و اجرای مائوزر توسط حسینی مهر نیز کاملا پست دراماتیک نیست. اجرای مائوزر حسینی مهر یک جریان سیال بین تئاتر روایی به سبک برشت و تئاتر پست دراماتیک است.
اشتباه نشود، این روش مانند حرکتهای دیگری که فقط ترکیب دو سبک موجود هستند نیست. برخلاف آنچه باب شده است و هر هنرمندی که میخواهد خودش را صاحب سبک نشان دهد دو سبک را با هم تلفیق میکند و اسمش هم شده است هنر تلفیقی، اجرای مائوزر حسینی مهر یک هنر تلفیقی نیست. اجرای حسینی مهر بین این دو سبک سیال است. گاهی به سمت تئاتر پست دراماتیک میرود و دقیق و مو به مو پست دراماتیک میشود و دقایقی بعد در آن کاملا یک تئاتر روایی با همان سبک دیالکتیکی برشت را میبینیم.
این جریان با یک فرکانس خاص در حال تکرار است. تئاتر به سبک پست دراماتیک با ریتمی تند آغاز میشود سپس به سبک روایی تغییر شکل پیدا میکند و اجرایی تدبیر گونه به خود میگیرد در اواسط اجرا دوباره شاهد صحنه های پست دراماتیک هستیم، فردی که از پا آویزان است و دیگری که به مانند سگی هار تکه گوشت بزرگی را میخورد. در این صحنه ها این روایت نیست که در جریان است بلکه آنچه میبینیم جریان ساز میشود و حکم روایت به خود میگیرد یا به بیان بهتر تحلیل صوری صورت میپذیرد و گفتار رنگ میبازد و تصویر مفهوم میابد. پس از هر سیر به پست درام نمایش دوباره روایی میشود و به گفتگو می انجامد تا آنجا که مهمترین انتزاع پست دراماتیک در انتهای نمایش رخ میدهد. الف خودکشی میکند و برف میبارد و این صحنه ثابت همینطور به نمایش در می آید تا تمامی تماشاگران سالن را ترک کنند.آیا اکنون بعد از دو هفته که من این تئاتر را دیده ام نعش الف روی زمین است؟ بازیگر نقش الف هیچگاه برنمیخیزد و به روش مرسوم تئاتر تمام نمیشود. و کسی برای بازیگران این نمایش دست و سوت نمیزند! جریان پست دراماتیک آخرین صحنه با تماشاگر به بیرون سالن میرود و این بهترین انتزاع است. هیچ کس ندیده است که الف از روی زمین بلند شود پس الف مرده است و تماشاگر باید با عمق فاجعه ی خودکشی الف برای حفظ انقلاب از سالن بیرون برود.
انقدر اجرا در حفظ فرم و رعایت اصول تئاتری در سبک خودش عالی عمل میکند که انتظارات را بالا میبرد و در نقدی بسیار سختگیرانه تنها ایرادی که به کارگردانی وارد است پرسوناژ گروه های کر است. گروههای کر به عنوان بخشی از جریان دیالکتیک اجرا نقش مهمی ایفا میکنند. اما باوجودیکه بیانشان کاملا ماشینی است و با محتوای اثر سازگاری دارد، آن اثرگذاری نقش سی (فرمانده) را در این جریان ندارند و انگار که یک سری سیاهی لشکر بی اهمیت در اجرا هستند.
اما درکل اجرای این نمایش بسیار دقیق و با رعایت مو به موی اصول تئاتری است که این نشانه حساسیت و درک بالای هنری کارگردان است.
(ادامه دارد)