میز یک زبان است که فقط روایت میکند و از تبلیغات و شعارزدگی فراری است.
آلتوسر بنا به مطالعه مارکس بر این گمان است که هر نظام اجتماعی برای بقا و ماندگاری اش، ناگزیر از بازتولید است. در این میان نهادهایی مانند خانواده و رسانه که هر ۲ مورد نظر این نمایش هستند بازوهای این بازتولید هستند، اما بازتولید چه؟ ایدئولوژی، چه ایدئولوژی؟ سرکوب . به نقل از ایگلتون " همانند مرحله ی آینهای در مراحل رشد کودک در روان کاوی لَکان که بچه خردسال در مواجهه با ایماژ خویش در آینه، درک و شناختی نادرست از خود پیدا می کند که طی آن می پندارد شخصیتی کامل و یکپارچه دارد و سعی می کند به این سوژه خیالی تبدیل شود، در قلمرو ایدئولوژیک نیز سوژهی انسانی از وضع راستین پراکندگی یا تمرکزگریزی خود فراتر می رود و تصویری منسجم و تسلی بخش از خود می یابد که در «آینه ی» گفتمان ایدئولوژیک مسلط بازتاب پیدا می کند...." در واقع در همین بازتولید و فراخوان است که مردسالاری و پاتریمونیالیسم شکل میگیرد و نظام پدرسری از آن سردرمیاورد، مرد فعال و قوی میشود و ارث میدهد و زن فرومایه و پست میشود و اصطلاح جنس دوم را به جان خود میخرد، همانند زن خانه دار و دختر در حال تحصیل نمایش که چیزی جز یک نماد نیستند. از سوی دیگر لاکلا و موفه به تاسی از فوکو معتقدند قدرت چیزى نیست که در دست برخی وجود دارد و در دست بعضىها نیست، قدرت چیزى است که جامعه و سوژهها را تولید مىکند، در واقع قدرت به مثابه مویرگی در بدن انسان میماند؛ هم در جزءجزء جامعه انسانی تنیده شده است، و هم حیات و بقاء جامعه بدان وابسته و محتاج است.
نمایش با دیالوگهای کوتاهش گویی اصلا دیالوگی ندارد چون زبان در آن نقشی ندارد، زبان عنصر ارتباطیاست اما در میز ارتباطی وجود ندارد و این به خوبی در نمایش گنجانده شده، خود میز یک زبان است، در نخست جایگاهش را دارد، سپس بلند میشود و پس از آن تنها پایه است و این فقط توسط مرد ساخته میشود یعنی زبان فرادستی در مقابل فرودستی، یا استیلای گفتمان حاکم بر محکوم. نمایش به خوبی این فضای کوچک ویرانگر را به تصویر میکشد فضایی که هرکس نمایندهای دارد،
... دیدن ادامه ››
بوروکرات، کارگر، خانه دار، دانشجو و نسل جوان ... خانه مکعبی کوچک نمادی از یک جامعه است، جامعهای که تحت پدرسالاری به توتالیتریسم منجر میشود، انقیاد ذهن و بدن به خوبی در نمایش مشهود است و روند کند نمایش کاملا تعمدی و هوشمندانه است، "بله قربانگویانی" که در خانه وجود دارند بندگانی هستند که در سر کلاس درس، سر کار، در مترو و مهمتر از همه آن در جامعه وجود دارند. میز نمایشی متهورانه و موفق است که برای من تماشای نابودی سوژه استعلایی و در مقابل مرگ فاعل شناسا همچون یک روایت توصیفی و بدون شعارزدگی لذت بخش بود. برقرار و پراجرا باشید حتما در آینده کارهایتان را تماشا خواهم کرد.
پی نوشت به توصیه دوستان تا انتها نشستم و چند دقیقهای در تنهایی لذت بردم تا آنکه محترمانه به بیرون هدایت شدم.