یادداشت کارگردان
روسپی گری غیر مقدس
تا پیش از این گمان می کردم تئاتر در تمرین و اجرا شکل می گیرد و فهم جدیدی حاصل می شود که بنیاد یک گفتمان خواهد شد . اما همه اینها پیش از برگزیده شدن در جشنواره تئاتر دانشگاهی بود.
همه در خاطر دارند که چگونه مدیرها دراختتامیه قربان صدقه می رفتند . یکی ما را روی چشم خود جا می داد و دیگری وعده حواله می کرد آن هم با اطمینانی که جای هیچ شبه ای باقی نمی گذاشت و ما ( گروه پیاده ها ) به هیچ وجه نمی دانستیم از این پس باید بازیگر اجرای بزرگتری باشیم که اسمش اجرا گرفتن در سالن های دولتی است . ضد قهرمانی که تا آخر باید نقشش را به درستی بازی کند و جلوی این مدیر و آن مسئول دم تکان دهد ما بودیم.
انگار که نقش ما دانشجوها و امثال ما مشخص است روسپی گری اما نه به شکل مقدسش.
اغراق نیست که بیش از چند ده بار به سراغ سالن های دولتی مناسب این اجرا رفتم (تئاتر شهر و سالن مولوی) و چندین بار به اشکال و جریان های مختلف توضیح دادم که چرا بر اساس ایده ، این نمایش چاره ای جز اجرا در سالن مناسب اش را ندارد. (پارادوکس عظیم اینجاست که همین اساتید محترم در دانشگاه این مسائل را سر کلاس شان تدریس می کنند و امری ملزم برای یک اجرا می دانند ) .خلاصه که به هر سازشان رقصیدم ( البته که پشیمانم ) .
این بازی منفور را هشت ماه است انجام داده ام و سرخورده و شرمنده از انجام دادنش هستم. دانشجو بودن و نو اندیشی از جایی به بعد در صحنه برایم شکل نگرفت و تنها نه گفتن به صحنه بزرگ سیستم و مدیران است که همچنان سر پا نگهم می دارد.
حال صراحتا انزجار خودم را از جریان منفور مرسوم شده اعلام می دارم و نمایش پوبلیکومس بشیمفونگ برگزیده تئاتر دانشگاهی در سالن های دولتی اجرا نخواهد رفت تا شاید گفت و گویی میان خود ما (دانشجویان) قوت بگیرد که با نوبت اجرا گرفتن چه چیز هایی را از دست می دهیم و چه چیز هایی به دست می آوریم واجرا رفتن به چه قیمتی باید انجام شود؟
این تمرین جدیدی است که به شدت مشتاق انجام دادن آن هستم.
نمایش برگزیده جشنواره تئاتر دانشگاهی
برنده تندیس بهترین بازیگری زن جشنواره تئاتر دانشگاهی
برنده تقدیر کارگردانی جشنواره تئاتر دانشگاهی
کاندید بخش دراماتورژی جشنواره تئاتر دانشگاهی