"به نور بیا وگرنه تاریکى تو را لمس خواهد کرد."
.
پرومتئوس (پرومته) اسطوره ى یونانى، خدایان را به استهزا گرفت و در حیله، نیرنگ و ترفند بر آن ها پیشى گرفت. گفته مى شود او هنرمندى بود که انسان را از گل آفرید و به او قدرت تفکر و استدلال داد. نام خودِ او به زبان یونانى به معناى "پیش اندیش" است. گران بهاترین هدیه او به آدمیان "آتش" بود که آن را از خورشید دزدید و در ساقه ى رازیانه پنهان کرد. پرومته مى کوشید پیکرهایى را که تراشیده بود جان دهد، به همین جهت آتش را ربود زیرا بر این باور بود که جان از آتش برآمده است.
زئوس(خداى خدایان) دریافت که پرومته آتش را دزدیده پس فرمان داد در کوه هاى قفقاز به زنجیرش کشند و هر روز کرکسى جگر او را از هم مى درید و چون شب میشد جگر ترمیم مى شد. سى سال بدین منوال گذشت تا "هراکلس" به فرمان زئوس، کرکس را با پیکانى از پاى در آورد و پرومته را از بند رها ساخت.
دلیل خشم زئوس بر پرومته این بود که او پا از گستره ى هنرِ صرف فراتر نهاد و در پى آن بود تا به آفرینش ایزدى دست یازد. به دیگر سخن، پرومته به پندار هنر قانع نبود و مى کوشید تا سرشت آفرینش هنرى را به خلق ایزدى دگرگون سازد و از این رهگذر در آفرینش، رقیب ِ
... دیدن ادامه ››
خدایان گردد.
منبع: مبانى نظرى هنر/مهدى انصارى
پ.ن: "آتش" استعاره اى از دانش و خرد بشریت است.
.
یک شبِ پاییزى وسطِ زمستون!
چه اجراى خوبى، سوالى که همش توو ذهنم بود این بود که این ٤ هنرمند چجورى همو پیدا کرده بودن؟ چجورى ٤نفرى انقدر خوب بودن؟
————————
دوستانِ اصحاب رسانه که بلیت هاى ردیف هاى جلو رو درو کردید و ما رو به ردیف ٩ و ١٠ تبعید کردید: آیا براى پچ پچ و درد و دل و موبایل بازى و حتى چُرت زدن!!! جاى مناسب ترى پیدا نکردید؟