یادداشت کارگردان :
این نمایش، روایتی است "بر"، نه، "از" زندگی منصور حلاج."شکستن آنچه تماشاگر یا خواننده در ذهنش ساخته است برای پیش بینی آنچه یا هر شخصیت تاریخی برش نهاده اند"، اتفاقی که سعی شد در این روایت بیفتد. این که آن حجم از اسطوره هایی که ساخته می شوند، فرو ریزند و با رنگی دیگر و با شکلی دیگر باز ساخته شوند. در نمایش قرار نیست با یک اثر تاریخی و ادبیاتی سنگین روبرو باشیم؛ تاریخ نمی خوانیم و شعر نیز نه. گر چه می بینیم همه اینها را، اما کلمات و نام ها بازیچه اند، هذیان اند. از خود حلاج خبری نیست، فقط گوش به دیوار خانه زنی می گذاریم که تنهاییش را با خیال حلاج، با خیال نوزادانی که از هم آغوشی اش با رویای همسر در بندش زاده، در میان می گذارد. میان ابعاد هزار توی زندگی حلاج از عرفان تا سیاست بگیر تا مبارزه و سلوک... آنچه بر سر زنان و مردان بزرگ آمده، آمد و می آید... دلمشغولی آدم این متن- روایت است.(بر گرفته از مقدمه کتاب این نمایش)
و من زنی از میان زنان سرزمین قهرمانان و راد مردان بر آن شدم تا تصویر تنهایی زنی را به نمایش در آورم که قصة بسیاری است، کسانی که می مانند، انتظار می کشند و عاشقانه، معشوق خود را برای ایمانشان به دیار باقی می سپارند.
این نمایش را به نمایندگی تمامی اینگونه زنان ایران زمین، در دو جشنواره بین المللی پراگ و قزاقستان به روی صحنه بردم و موفق به کسب جوایز بهترین بازیگری و بهترین نمایش خلاق و اصیل شد.
امید که اجرای این نمایش درایران نیز بتواند در بیان مفاهیم مورد نظر موفق بوده، تا شاید اندکی ادای دین شده باشد.
توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیادهروی خیابان ولیعصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.