هنر به بازیگران چهره نیاز نداره هنر به کسانی نیاز داره که ما رو برای ساعتی روی صندلی تئاتر به فضایی میبره فرای واقعیت اما واقعیت.سرزمین پدری این رو ثابت کرد با کارگردانی بینظیرش تلفیق موسیقی، فرم،نور ، بازی های محسور کننده، میزانسن های هوشمندانه و خلاقانه که شکل تازه ای از نمایشنامه نده آ رو به نمایش گذاشت و با متن بی نظیرش تونست من مخاطب رو آزاد بزاره در داوری پایان ماجرا،بعد از مدت ها تئاتر رو معنای واقعی کلمه روی صحنه دیدم سعی در قدیس سازی یک اثر ندارم اما در این آشفته بازار جامعه ی هنری مخصوصا جامعه هنری ایران چقدر جای اثری به این شکل و فرم خالی بود.به شدت پیشنهاد میکنم شانس دیدن این نمایش رو از دست ندین،تبریک به عوامل سازنده ی این کار متفاوت و بسیار زیبا،امیدوار نیستم مطمئنم اتفاقات درخشانی برای سرزمین پدری خواهد افتاد...
خب واقعا زیبا نیست که یک کاربر با ۵ نام حسین فکوری، مونا، کامبیز، کاظم و حسام فتاح پور در طول یک ساعت از این کار تعریف کرده؟! واقعا چیزی قانع کننده تر از این برای دیدن یک نمایش وجود داره؟!
نمیدونم با چه حال و احساسی باید در باره این اثر درخشان نوشت که شایسته اش باشد.سرزمین پدری اثری درخشان است که موجب فخر میشود برای تاتر یک مملکت.حتم میدانم بیشتر از این راجبش خواهند گفت.فارغ از هر نقد هنری که قصدش را ندارم و هر سلیقه ای این کار یکی از انتخاب های درست تاتر شهر برای اجراست.به این بسنده میکنم هر گاه بازی های درست ،فضا سازی مناسب،اندیشه نو و متن دراماتیکی دست به دست هم دهد،رویداد سترگی شکل میگیرد،بی غرض و مرض عرض میکنم که این اتفاق افتاده.بروید و ببینید در میان این همه چهره چهره بازی و نمایش های کسل کننده که فقط ساعت پرکنند و بی محتوا،این نمایش خواب و رخوت را بر تماشاچی حرام میکند و مرور دقیقه ها و گذشت زمان را احساس نمیکنی.هر چه بگویم کم گفته ام از کاری تا به این حد دقیق و درست،که به شدت تمرین بر و پر هزینه بوده ست،کارگردانی ،نمایشنامه،بازی و موسیقی و فرم در کنار محتوایی ارزشمند که انسان را مورد قضاوت قرار میدهد،دستمریزاد به گروه پرتوانتان