در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش دریازدگی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:47:11
امکان خرید پایان یافته
۱۲ بهمن تا ۰۴ اسفند ۱۳۹۶
۱۷:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
اینجا عشق رو ازمون گرفتن عمر رو بهمون فروختن...چه معامله‌ی مسخره‌ای...

راه های ارتباطی با تئاتر باران: سایت اینستاگرام کانال تلگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش دریازدگی / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

››  «دریازدگی» روی صحنه تئاتر باران

ویدیوها

مکان

خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲/۱
تلفن:  ۶۶۱۷۶۸۲۵، ۶۶۱۷۶۸۱۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عزیزانی که نمایش دریازدگی رو ندیدن احتمال افشای موضوع:
در خصوص کار هم میتونم بگم ب نظر من کوچیکترین، نویسندگی کاملا بر بازی و کارگردانی غالب ... دیدن ادامه ›› بود..موسیقی خاصی که بتونه حس و حال مخاطب رو تشدید کنه ارائه نشد..بازی ها متوسط بود.بازیگر مرد کاملا تصنعی و قراردادی و طبق گفته های کارکردان فریاد میزد و حس میگرفت ولی حسی متناسب با فضا نبود.کاملا قراردادی...انتهای نمایش از جایی که پیرزن مرد رو فرستاد بیرون قابل حدس بود.لااقل برای من .اما غافلگیری کار زمانی اتفاق افتاد که عشق پیرزن بقدری زیاد شد که اورا به کودکی رساند.اما تبیین نشد که این استحاله ی حال پیرزن چگونه اینقدر سریع اتفاق افتا..پرداخت کار در این زمینه ضعیف بود اما پیام نویسنده به مخاطب اینگونه دالقا شد که عشق را در نبودن ها باید یافت..در یکسویه بودن ها..در نبودن ها.. #تئاتر #دریازدگی
.عزیزانی که کار رو ندیدن این مطلب رو نخونن بهتره.ممکنه موضوع و تم کار افشا بشه.
فضای ابتدایی کار برای بیننده شاید تداعی فراواقع گرایی یا همون ... دیدن ادامه ›› سورئالیسم رو داشت، اما با پیش رفتن کار یه رئال واقعی از زندگی ارائه شد البته در قالبی تقریبا و نه غالبا سوررئال.نمایش بیانی از کور شدن چشم عاشقی بود که پنجاه سال عشق ورزی کرد و واهمه ای نداشت از برگشت این عشق.معشوقه ی کار هم سرمست و خودخواه ازین عشق تکلیفی برای خودش نمیدید که این عشق رو انعکاس بده به مرد قصه...امااااا زمانی که پرده از این واقعیت برداشته شد که عشق یکسویه بوده مرد به استحاله ای ناخوداگاه رسید به نحوی که عشقش به دوست داشتن تقلیل یافت.....سرانجام مرد قصه خوشبختی را بر عشق ترجیح داده و از معشوقه دل برید...دل بریدنی که شروع عشق تازه ای بود..عشقی از سوی پیرزن...پیرزن در ان لحظه که مرد را از خود راند در حقیقت عشق حقیقی را به معرض نمایش گذاشت ...و پیرزن انقدر عاشق شد و شد و شد تا به دختر بچه ای تبدیل شد..همان دختری که تماشای طلوع افتاب را در انتهای کار به زبان اورد.....
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید