مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
ردیف ۱ تا ۴: ۵۰.۰۰۰ تومان
ردیف ۵ تا ۱۴ (باکس وسط): ۵۰.۰۰۰ تومان
ردیف ۵ تا ۹ (باکس کناری): ۴۰.۰۰۰ تومان
ردیف ۱۰ تا ۱۴ (باکس کناری): ۳۰.۰۰۰ تومان
برای روزهای پنجشنبه و جمعه:
باکس وسط ۵۰.۰۰۰ تومان
باکس کناری ۲۵،۰۰۰ تومان
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
Aydaa Orang:
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حمیدرضا نعیمی یکی از چهرههای موفق دهه نود تئاتر ایران به حساب میآید. او که با ... دیدن ادامه ›› سقراطش یکهتازی میکرد با «فاوست» و «ترور» به کارگردانی شهره شد که تئاتر را در ابعاد بزرگ و حجیمش روی صحنه میبرد. او مرد قصهگویی بود، با قهرمانان نامتجانسش، مردانی که فلسفه میگفتند و با دیگران در تضاد بودند.
اما همه چیز این روزها دگرگون شده است. نعیمی با حامد بهداد نمایشی روی صحنه برده است که بسیاری میگویند این چیست. از آن لذت میبرند؛ اما تداعیگر نعیمی نیست. به هیچوجه من الوجوهی نعیمی نیست. شاید حرافی میکند؛ چون سقراط، اما آن نیست. قصهای ندارد؛ اگرچه دلش قصه میتراود. خط روایی مشخصی ندارد، همچون توهمی است سیال. از این سو به آن سو در لُختی صحنه لَخت میخرامد.
«شرق دور، شرق نزدیک» راز حمیدرضا نعیمی است. گذار او از خویشتن است. چیزی شبیه تحول پیامبرگونه در میانسالی است. تلاشی برای جوان شدن، تعلیق اخلاق «کیرکگاردی» است. بوی آیرونی میدهد، همانند لحظه آخر پذیرش حکم توسط سقراط. او الهامبخش نعیمی است و ما قصدمان کشف خوانشنشدههای این دو شرق. آنچه میخوانید گفتگوی تسنیم است با حمیدرضا نعیمی درباره تجربیترین تجربه تئاتریش.
چنگیز که به واسط روابط تجاری روز افزون و هدفهای توسعه طلبانه بازرگانی و بخصوص فتح نیمی از قلمرو قراختاییان و هم مرز شدن با خوارزمشاهیان از اوضاع ایران و عظمت آن مطلع بود، تصمیم گرفت روابط تجاری وسیعی با خوارزمشاهیان برقرار سازد. ( بیانی ، شیرین ، 1388، ص 34) تجار مغول که حدود 500 نفر بودند وقتی وارد شهر مرزی اترار شدند حاکم آن شهر غایر خان به بهانه جاسوسی تجار خان همه آن ها را گرفت و اموال گران قیمت آن ها را ضبط کرد به نحوی که فقط یک نفر از آن جمع زنده ماند که این خبر را به چنگیز رساند . بعد از این ماجرا چنگیز سه سفیر به سوی خوارزمشاه فرستاد برای تحویل حاکم اترار، ولی سلطان بخاطر ترس و روابط خویشاوندی با حاکم اترار از این کار خوداری کرد ، فکر کرد اگر این عمل را انجام بدهد حمل بر ضعف او از مغولان خواهد بود. پس دستور داد پیک خان را بکشند و ریش همراهانش را بتراشند زیرا در نزد مغولان سفیر مصنونیت داشت و تراشیدن ریش هم اهانت بزرگی به حساب می آمد و این خشم چنگیز را به همراه داشت . نکته حائزه اهمیت اینکه اگر واقعه اترار هم به وقوع نمی پیوست دیر یا زود بخاطر قدرت نظامی و اتحاد قبایل آسیای صغیر چنگیز به ایران حمله می کرد ( بارتولد، 1352، ص 928)
توجه: تاتر بسیار چند لایه می باشد خواندن متن بالا قبل از تماشای این نمایش توصیه می گردد، اما به هیچ عنوان به این مفهوم نیست که این تاتر که نمایش تاریخی می باشد. تنها بروید و ببینید و لذت ببرید.
باعث افتخار من بود که به دیدن این نمایش آمدم.ممنون دوستان.ممنون حمیدرضا نعیمی عزیز که باز هم نشان دادی که بر روی هر نمایشی نمی توان برچسب تاتر را چسباند،تاتر حرمتی دارد...
بازی ها عالی و چشم نواز و تامل برانگیز بود به شخصه از بازی سرکار خانم نازی بسیار لذت بردم.
تاتر هنوز زنده هست...
البته نمیشه گذشته رو پیش بینی کرد! اما شاید اگر بیتدبیری و بیعرضگی و ترس بی حد و مرز خوارزمشاهیان نبود ، مغولها به همون سرزمیهایی که تا ان روز تسخیر کرده بودند قناعت میکردند و هند و چین کل اسیای شرقی براشون کافی بود....اما وقتی هیچ نیروی منسجمی در مقابلشون نایستاد ادامه دادند....