در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش سنگ ها در جیب هایش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:23:42
امکان خرید پایان یافته
۲۰ شهریور تا ۱۰ آبان ۱۳۹۲
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان

 

تلفن رزرو: ۸۸۸۱۴۱۱۵، ۸۸۸۱۴۱۱۶، ۸۸۸۱۴۱۲۵، ۸۸۸۱۴۱۲۶ 

نمایش «سنگ ها در جیب هایش» داستان دو سیاهی لشگر است که با بازی در نقش های متفاوتی از یک فیلم هالیوودی (در مقام کارگردان، سیاهی لشگر، دستیار کارگردان و...) تضاد آشکار میان زندگی واقعی با فضاسازی فیلم را نشان می دهند.
این متن که سال 1999 به نگارش در آمده در سال 2001 به عنوان بهترین متن کمدی، جایزه «اولیویه‌» را کسب کرده و با ترجمه به زبان های مختلف، بارها توسط گروه های نمایشی مختلف اجرا شده است.این بار توسط خود پیروزفر به فارسی ترجمه شده است.

پیش فروش این کار از سوم شهریور در سایت تماشاخانه به آدرس  www.tamashakhaneh.ir  و با تخفیف 25% برای 5 روز نخست اجرا آغاز شده است.

گزارش تصویری تیوال از نمایش سنگ‌ها در جیب‌هایش / عکاس: علیرضا قدیری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری از آئیین افتتاح نمایش سنگ ها در جیب هایش (بخش دوم) / عکاس: رویا زراعتکار

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری از آئیین افتتاح نمایش سنگ ها در جیب هایش (بخش اول) / عکاس: رویا زراعتکار

... دیدن همه عکس‌ها ››

عکس‌های پایه

نمایش سنگ ها در جیب هایش | عکس نمایش سنگ ها در جیب هایش | عکس نمایش سنگ ها در جیب هایش | عکس

اخبار

›› نمایش پارسا پیروزفر به اصغر فرهادی تقدیم شد

›› معتمدآریا و میلانی به تماشای نمایش پارسا پیروزفر نشستند.

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کی حاضره قبول کنه که هیچ گهی نیس!؟
جیک: هیچ امیدی به تو نیست چارلی، تو این حرفه مهم اینه که پارتی داشته باشی. مثلاً اون اشلینگ، اون که همه‌ش بی‌سیم درِ گوششه، اون موفّق می‌شه. باباش کارگردانه، می‌خواد فیلم خودشو بسازه، حتماً هم می‌سازه.
چارلی: گمونم خیالشم نرسه که شاید نتونه بسازه.
جیک: معلومه که نمی‌رسه.
چارلی: همه‌ش بیست سالشه.
جیک: آدم حالش بد می‌شه.
چارلی: ولی اگه استعدادشو داشته باشی، مهم نیست پارتی داری یا نه، استعداد بالاخره جواب می‌ده. دست آخر برنده تویی.
جیک: خودتم به این حرف اعتقاد نداری، داری؟!


جونز، مری. پاره‌سنگ در جیب‌هایش. ترجمه‌ی حمید احیاء. تهران. نیلا. 1385. یکم. صص. 18 - 19.
جِیک: دلم تنگ شد – شان بچه که بود افسردگی و این‌جور چیزا داشت؟
کشیش: نه، اصلاً – کارد بِهِش می‌زدی متوجّه نمی‌شد – تو دنیای دیگه‌ای سِیر می‌کرد – دنیایی که تو مغزش ساخته بود – می‌دونی، تخیّل تو این کشور می‌تونه نفرین باشه.

جونز، مری. پاره‌سنگ در جیب‌هایش. ترجمه‌ی حمید احیاء. تهران. نیلا. 1385. یکم. ص. 46.


+ همه «استون»بازاش!
+ آخه این چه سِحریه؟! چه جادو و جنبلیه؟! آبان تموم شده! هنوز که هنوزه...
"همه «استون»بازاش!" :)))
۰۶ اسفند ۱۳۹۲
آره. " استونیا " بیشتر شبیه اسم یه منطقه هم هست :))
۰۶ اسفند ۱۳۹۲
چقدر با ترجمه خود آقای پیروزفر فرق داره... به نظرم اون خیلی بهتر و روون تر بود و البته حق مطلب توش ادا شده بود...
۲۵ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید