خیلی مسئولین این تئاتر بی فرهنگ بودن . من و دوستانم با اینکه از قبل اینترنتی بلیت هایمان را خریده بودیم و سروقت در سالن حضور داشتیم ولی بلیت های ما را به افرادی که از نیم ساعت یا یک ساعت قبل به سالن آمده بودند فروخته بودند و با لحن بسیار بدی به ما گفتن باید روی زمین بشینید. خیلی دلم به حالشون سوخت و دعا کردم خداوند به همه فقرا کمک کند تا بخاطر این پول های ناچیز شخصیت خودشان را زیر سوال نبرند
اگر این پز روشنفکری بیخودی چشم هایمان را نبندد وبی جهت برای منم منم زدن ساز مخالف با همه چی را نزنیم نمایشی بود هدفمند به روز آپدیت برای یاد آوری یک درد قدیمی که شاید الان ظاهرش عوض شده
هدف نمایش خنداندن نیست بلکه حاصل این نمایش خنده ورضایت تماشاگر است تماشاگری که وسط خنده هایش یاد اصفهانی وترانه دلقکش می افتد وشاید مثل من درضمیر ناخودآگاهش بخواند تو به دلقک نمی خندی
عالی نبود چرا که فضای قدیمی قصه با تیکه های امروزی وبعضا فیس بوکی مثل کرسی شعر، هپی هاجان می گرفت وخیلی خوب بود بازهم به این دلیل که درتلفیق فضای مدرنیته وسنتی ودوعنصر تامل درموضوع ولبخند حاصل ازاجرا موفق بود
درود فراوان
بسیار بسیار لذت بردم از این همه هنرمندی، از این همه اندیشه و درد و فریاد در قالب داستان مطربانی از گوشه گوشه این اقلیم پر رنج. هم خندیدیم و هم گریستیم.
پاینده باشید