در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش در انتظار گودو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:38:38
امکان خرید پایان یافته
۰۳ تا ۱۴ مهر ۱۴۰۲
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۱۳۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
استراگون و ولادیمیر زیر درخت در انتظار گودو نشستند و ...

- برداشتی آزاد از اثر ساموئل بکت

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

دسته‌بندی
بزرگسال

ویدیوها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود
من سال 1388 وقتی تو دانشگاه اسم ساموئل بکت رو شنیدم و اولین اثری که ازش خوندیم و نقد کردیم همین "در انتظار گودو" بود، بیشتر از قبل از زندگی و بودن تو این دنیا نامید شدم و پوچ تر از قبل شدم و فکر خودکشی و... و... اما الان بعد گذشت 14 سال اون اثر که برای من غم ساکن داشت و من رو پایین نگه می داشت، امشب، 1402/08/12، کلا یه چیز دیگه شد برای من. کار همونطور که خودتون نوشتین توی پوستر، کمدی تراژدیه، و این کمدی، درسته که خیلی خندوند من رو، اما تلفیقش با تراژدی، به من حس امید و انگیزه داد. غم داد اما غم پویا.
اینکه پاشو خودتو جمع کن الی، 37 سالته، پاشو از لحظه لحظه ی زندگیت لذت ببر دیگه. گرچه که 1 سال و نیمه به این درجه رسیدم و بلند شدم تو زندگیم و اون آدم افسرده ی قبل نیستم.
حالا نمی دونم، این که تئاتر رو اینجوری دیدم حقیقت داشت یا چون قرص آسنترا و دپاکین می خورم، حال من خوبه؟ یعنی نکنه اگه قرص نمی خوردم و پیش روانپزشک نمی رفتم و افسرده بودم، تئاتر امشب یه معنای دیگه داشت برام؟ 😜😜😅😅😅🤣🤣🤣🤣🤣
نمی ... دیدن ادامه ›› دونم والا
مهم نیست😇😇😇😇
مهم اینه که خیلی حرفه ای بودین و درخشیدین و من اصلا متوجه گذر زمان نشدم و اصلا خسته نشدم و ساعتم رو نگاه نکردم. 1 ساعت و نیم کیف کردم.
آقای درخت دستاش درد نگرفت 1 ساعت و نیم رو هوا؟ 🤔🤔🤔🤔
وای یعنی دیالوگ های پینگ پونگی ولادیمیر و استراگون محشررررر بود.
اونجا که لاکی می خواد فکر کنه و انتخاب می کنه دیگه برده نباشه و می ره پیش درخت و... چه اشک پاکی از قلبم نشست رو گونه هام. چقدر زیبا بود اون موسیقی و اون اکت ها و اون فضا. با ساده ترین و کم هزینه ترین دکور، چی خلق کردین. 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
فکر کردن،،،
یاد صحنه ی نمایشنامه ی "گوریل پشمالو" اثر یوجین اونیل افتادم. شخصیت یَنک... اطرافیانش مسخره اش می کردن که اون فکر می کرد.
همتون عالی بازی کردین. افرین واقعا.
من تو صفحه ی اینستام عکسام با کسی رو نمی ذارم اما آقای مازیار لرستانی برام محترمن. و شیر کردمش. elahlaki
درود بر شما عزیزان
دیشب به تماشای نمایش " در انتظار گودو " نشستیم .
بدون اغراق حظ بردم .
طراحی صحنه خوب بود
لباس مناسب بود
ولی گویا گریم نداشتند!!!
اما بازی ها عالی عالی عالی ...
ولادمیر و استراگون کاملا مچ بودند
و انرژی یکی بودنشان در صحنه هویدا بود .
انتخاب بانو افسری کاملا سنجیده و مناسب بود
تبحّر کارگردان ... دیدن ادامه ›› در انتخاب بازیگر نشان از هوش بالا و تجربه ی ایشان بود.
شوخی ها به هیچ عنوان به سمت لودگی نمی‌رفت و صدای خنده های ما در بین تماشاگران مشهود بود .
جا داشت برای بعضی صحنه ها گریه کرد برای گاو ..
لحظه ای که افسار را از گردنش درآورد دلم میخواست برایش کف بزنم با صدای بلند برایش جیغ و سوت و هورا بکشم .
ای کاش افسوس صدای بلند داشت تا در بعضی صحنه ها با صدای بلند بروز داد .
دست مریزاد به جناب لرستانی که این چنین تمیز و پخته و جا افتاده تلفیقی از بکت و فضای ایرانی مخصوصا موسیقی زیبا و دلنشین لری ، گیلکی ، شیرازی و ... را روی صحنه آوردند .

تئاتری بود پرمحتوی که مهم‌ترین منابع اضطراب بشر و روش‌های روبرو شدن با این اضطراب‌ها را در فضایی به تصویر می‌کشد که طنز همراه با آن روبرو شدن با این احساس سرگشتگی انسان را تلطیف می‌کند. محتوا عالی و بازیگرها بسیار توانمند بودند. به آقای لرستانی بابت کارگردانی این تئاتر زیبا تبریک می‌گویم.