در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش سفید
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:27:05
امکان خرید پایان یافته
۰۶ مرداد تا ۱۱ شهریور ۱۴۰۱
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۸۰,۰۰۰ و ۹۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
باکس A و B با بهای ۹۰،۰۰۰ تومان
باکس G (وسط): ۹۰،۰۰۰ تومان
باکس G (کنار): ۸۰،۰۰۰ تومان
مادر به خانه می‌آید و تمام بچه‌ها فرصتی دارند تا چیزی که از او میدانند برایش تعریف کنند. همه‌چیز همین تعریف کردن است، روایت. هر روایت یک تاریخ است. هر روایت جهان تازه‌ای را می‌آفریند. هر تاریخ جهانی را از بین می برد. کدام جهان حق ماندن دارد و کدام تاریخ لایق حذف شدن است.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.

ویدیوها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مریم ادیبی (adibi5353)
درباره نمایش سفید (برگه وابسته) i
نمایش "سفید" داستان مادری است که دارد می‌آید اما دیگر کسی را به یاد نمی‌آورد. مادری که نماد زندگی و زایش است حالا فقط جسمی بی‌تاریخ ... دیدن ادامه ›› و گذشته را حمل می‌کند. اسم دخترهای خانواده "بهاره" و "باران" است اما آن خانه کویری خشکیده است. بهاره بچه سقط کرده و باران باردار است. وقتی نمایش جلو می‌رود و بخشی ار رنج بهاره را می‌شنویم، نمیدانم چرا یاد فیلم "آسمان زرد کم عمق" می‌افتم، آنجا ترانه علیدوستی می‌گوید: کاش می‌شد وقتی همه خانواده حالشان خوب است، همه چیز تمام شود و ما تا آخر متوجه نمی‌شویم که عمدا ماشین را به ته دزه فرستاده یا اتفاقی بوده است. بهاره هم در این نمایش تصادف کرده و پدر و فرزند خود را از دست داده... گذشته و آینده را عقیم کرده.... تنها پسر خانواده هم یک دست و پاچلفتی است که همه اموالش را به باد داده و در زندان به سر می‌برد. آشفته‌تر از این خانواده نمی‌شود پیدا کرد. خانواده مضمحلی که دنبال پختن شیرینی ساق عروس هستند، در حالی که فقط بهاره تلاش می‌کند دیوار را رنگ کند و خاطرات جدید و قشنگی برای مادرش و خانواده بسازد.
رعنا اسداللهی (rana_rana)
درباره نمایش سفید (برگه وابسته) i
دیشب این کا ر و دیدم و خیلی خوشحال شدم که با توجه به اینکه بلیت اجرای سمندریان و گرفتم ولی نتونستم برم این اجرا را از دست ندادم.
بازی‌ها انقدر ... دیدن ادامه ›› باورپذیر بود که یه جاهایی دوست داشتی وارد دعواشون بشی.
نمایش یه خانواده Dysfunctional ایرانی که خیلی خیلی آشنا بود. انقدر روابط و حرکات دقیق طراحی شده بود که حتی یه لحظه فکر نمی‌کردی اینا واقعاً یه خانواده نیستن. شناخت ناقص آدم‌ها از اعضای خانواده خودشون، برداشت‌های اشتباه، دور افرادی که می‌بایست بهم نزدیک باشن، سمی شدن روابط خواهر و بردارها به واسطه نگرش پدر و مادر و... که نشان از دقت بالای نویسنده و کارگردان به روابط اطرافشون و فرهنگ خانواده ایرانی داشت.
بازی‌ها عالی، کارگردانی عالی و متن آشنا. دست مریزاد می‌گم به تمام عوامل اجرایی ❤

حالا براتون بگم از تماشاگرها:
1- ردیف دوم 5-6 نفر از اعضای خانواده عوامل بودن که بدلیل سن بالا و آشنا نبودن با محیط تئاتر در تمام موارد با هم صحبت و گفتگو می‌کردن که چون سنشون بالا بود نمی‌شد خرده گرفت.
2- طبق معمول روند اخیر باز تعدادی تماشاگر الکی و فالش می‌خندیدن.
3- مورد آخر که مرزهای بیشعوری و جابه‌جا کرده بودن، دو تا دختر جوان بودن که چیپس می‌خوردن !!!!!!! با وجود اینکه چندین برگشتم و نگاهشون کردم باز کماکان به خوردن با صدای خودشون ادامه دادن و وقتی بعد از نمایش بهشون گفتم خوردن خوراکی مخصوصاً چیپس تو تئاتر ممنوعه یه جوری نگاهم کردن انگار دارم با زبان مریخی باهاشون حرف می‌زنم، انگار هیچ ایده‌ای نداشتن. واقعاً اعصابم خراب می‌شه وقتی تماشاگرنماها تئاترهای خوب و برام خراب می‌کنن 🤦‍♀️😒
چیپس؟؟؟؟
نمیدونم چى باید بگم؟؟؟ میدونما،ولى بهتره نگم.
سالن مسئول نداره؟؟نمیشه که هرکى هرکارى دلش خواست بکنه تو سالن نمایش.
واقعا کى مسئوله؟به کى باید بگیم؟جنگ اعصاب شده سالنها.کم کم دارم به این نتیجه میرسم که نرم تئاتر ببینم🤦🏻‍♀️
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
سلام و ممنون بابت حضورتون و نگاهتون🙏🏼💙
متاسفم بابت شرایط نا مساعدی که فرمودید ولی باید بپذیریم که متاسفانه آداب درست تئاتر بینی برای اکثریت جامعه ما تعریف نشده و ظاهرا تلاشی هم براش نمیشه
اما خیلی از همین دوستانی که می فرمایید شاید اولین بارشون باشه که به سالن اجرا میان و امیدواریم با جذب کار شدن تئاتر بینیشون ادامه پیدا کنه و کم کم آداب رو یاد بگیرن🌼⭐
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
بی‌تا عزیز
سلام و ممنون بابت حضورتون و نگاهتون🙏🏼💙 متاسفم بابت شرایط نا مساعدی که فرمودید ولی باید بپذیریم که متاسفانه آداب درست تئاتر بینی برای اکثریت جامعه ما تعریف نشده و ظاهرا تلاشی هم براش نمیشه اما ...
امیدوارم 🌻
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پیش از ورود شخصیت مهیار بشدت کسل شده‌بودم و گفتم ای دل غافل دل از من نبرد این همه هم انتظار دیدنشو کشیدم..... نمایشنامه بشدت برام خطی داشت پیش ... دیدن ادامه ›› می‌رفت و خسته و کلافه بودم و حرف‌های بی‌پایه و اساس بغل دستی که بهشون تذکر هم دادم ولی متاسفانه عاری‌ از شعور بودن و گوش ندادن و حرکات چیپشون رو تکرار کردن، مزید بر علت شده‌بود که اون لحظات کوفتم بشه. من فقط گفتم توی سالن تئاتر حرف نمی‌زنن ممنون می‌شم رعایت کنین بعد یه لحنی گرفتن و جوری با من حرف زدن که حتم پیدا کردم اولین باره تو عمرشون تئاتر می‌بینن و خیلی بهشون خرده نگیرم، بالاخره ندید بدید هستن و تا گسب تجربه کنن و فرهنگ تئاتر و سالن تئاتر دستشون بیاد زمان می‌بره.
اون وسط هم هی مزه می‌ریختن می‌شه تو سالن تئاتر خندید می‌شه فلان کرد وای ناز بشی الهی گفتن که دیگه انقدر جواب ندادم و محل نگذاشتم که خودشون از برق کشیده شدن. این‌ها از کجا سر از تئاتر در میارن؟ یعنی واقعا کسی که وسط تئاتر با تق و توق کفششو در میاره پاهاشو می‌ماله واقعا نمی‌دونم از کجا اومده. این یه نمونه‌رو خدایی ندیده‌بودم. از انسان بودن فقط شمایلش رو داشتن. فرهنگ صفر.
این صدای یهو بوق بوق کردن‌ها واسه ساعت‌های دیجیتاله؟ من ندارم ولی حتم دارم صدا از این‌هاست نمی‌دونم واقعا دستتون نکنین توی سالن تئاتر هی بوق بوق صدا می‌اومد وسط سالن..... از جهت تماشاچی امشب شاهد افراد بشدت دون‌مایه‌ای بودم.

دیگه تا اینکه شخصیت مهیار اومد و کیف کردنم از نمایش شروع شد و حظ وافر بردم. چقدر لهجه‌ش خوب بود انصافا چقدر بازی‌هاشون خوب بود. کیف کردم کیف‌ها کیفففف. گریم‌ها و لباس‌ها وای وای. دیگه از اون لحظه به بعد همه‌چیز به جونم نِشست.
شبمو ساختین دمتون گرم و خداقوت 💙🥰 از یک ستاره یهو به ۵۵ ستاره برام تبدیل شدین. بازی‌هاتون ۲۰ که نه ۲۰۰ بود انصافا.
به نظرم دیگه یجورایی باید توقع خودمون رو از سالن مملو از تماشاچیِ خوب کم و کمتر کنیم 🤦🏻‍♂️
۰۷ شهریور ۱۴۰۱
مهرنوش مومنی
کاش اون در قابلمه که سپاه بعنوان کرونایاب اختراع کرده بود با تغییر کاربری برای این عده از مخاطبان استفاده میشد 🤣
:)))))
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
وحید زمانی
زیباترین جمله در وصف این احوال "عاری‌ از شعور" بود... ای کاش مثل دستگاه های فلزیاب تو فرودگاها، یه دستگاهی هم برای غربال این جماعت قبل از ورود به سالن وجود داشت... لحظه لحظه عذابی ...
بخدا گیری کردیم با این جماعت....
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید