در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش باد شیشه را می‌لرزاند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:35:38
امکان خرید پایان یافته
۰۴ مهر تا ۲۸ آبان ۱۳۹۵
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

نمایش تحسین شده سی و سومین جشنواره بین المللی تیاتر فجر
کاندیدای بهترین نمایشنامه نویسی، کاندیدای بهترین کارگردانی، کاندیدای بهترین طراحی صحنه، کاندیدای بهترین بازیگر مرد
و برنده تندیس بهترین بازیگر مرد در مسابقه ی اصلی تیاتر ایران


این نمایش پیش از این به روی صحنه رفت و با استقبال بالای تماشاگران روبرو شد
» دیدن اطلاعات و نظر تماشاگران اجرای پیشین

شبکه‌های اجتماعی تئاتر مستقل تهران: اینستاگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش باد شیشه را می‌لرزاند / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش باد شیشه را می‌لرزاند / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

 
گفتگوی تیوال با مصطفی کوشکی
نوع روایت این نمایش کاملا موازیست و برخلاف تصور پازل گونه نیست

مکان

ضلع شرقی چهارراه ولیعصر (تئاترشهر)، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰ (خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰)
تلفن:  ۶۶۹۷۹۷۴۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تئاتر باد شیشه را میلرزاند نوشته مهدی کوشکی و کارگردانی مصطفی کوشکی و هستی حسینی.

به نظر من نقطه قوت این تئاتر نمایشنامه اون بود. من انتقالهای بین فضاهای مختلف رو که در آخر نمایش از حالت خطی خارج شده بود دوست داشتم. اون حالت مالیخولیایی که در آخر نمایش برای شخصیت شهروز اتفاق افتاد و باعث شد اون صحنه سرگیجه عالی خلق بشه هم خیلی جالب بود. خروج شهروز از حالت عادی خیلی خوب ترسیم شده بود. توی یکی از صحنه های پایانی شخصیت شهروز رو به دخترتوی وان آب نشسته بود و این به عهده مخاطب گذاشته شده بود که متوجه بشه تنها کسی که دختر توی وان رو میبینه شهروزه و شخصیت شاهد که توی همون صحنه حضور داره نمیتونه دختر رو ببینه چون اون دختر فقط توهم شهروزیه که دچار فروپاشی عصبی شده. فروپاشی عصبی شهروز چرا رخ داده بود? چون شهروز بعد از خارج شدن از آپارتمان دوستش شاهد تجاوز آقای کریمی به دختر داستان و قتل آقای کریمی با چاقو بود. بعد از این اتفاق شهروز دچار توهمی شده بود که توش آقای کریمی با چاقویی توی قلبش این ور و اون ور میرفت و دختر داستان توی حمام دوش میگرفت.
با اینکه مردهای داستان در موقعیت خشونت و ظلم قرار گرفته بودند و تنها زن نمایش که دو تا شخصیت مختلف زن رو بازی میکرد تحت ظلم این مردها واقع شده بود, آخر نمایش احساس میکردم که همه شخصیتهای داستان در حقیقت قربانی های خشونت هستند. فکر میکنم این اتفاقیه که واقعا در یک جامعه مریض و خشونت زده میافته و توی این نمایش به خوبی نشون داده ... دیدن ادامه ›› شده بود.
این تئاتر کلا در ایجاد فضای ترس و تنش و انتقالش به تماشاگر خیلی موفق بود. هرچند دیالوگهاش به نظر من کمی خسته کننده بودند اون حالت بیهودگی و حماقت حاکم بر شخصیتها رو خیلی خوب منتقل کرده بود.
بازی شخصیت شاهد خیلی برای من جالب بود. به نظرم بازیگر شاهد هم توی نقش شاهد و هم توی نقش آقای کریمی خیلی خوب بازی میکرد. اما شخصیت دختر هرچند بازی سنگین و پرزحمتی داشت به دل من ننشست. فکر میکنم مهمترین علتش هم طراحی لباس و مدل موهای دختر بود که هیچ جوری با فضای داستان هماهنگی نداشت.
طراحی صحنه تئاتر خیلی جذاب و خلاقانه بود. دکور سه وجهی گردان با گردشهای گاه به گاهش نه فقط تماشاگر را از اتاق شهروز و شاهد به موتورخانه آقای کریمی میبرد بلکه ریتم کند دیالوگها را قابل تحمل میکرد.
نورپردازی کار خیلی ضعیف بود که البته من فکر میکنم اشکال از سالن نمایش بود. فکر میکنم سالن مستقل تهران اصلا مناسب این نمایش نبود. دکور تئاتر بیش از اندازه به تماشاگرها نزدیک بود و بی نظمیهای معمول تئاتر مستقل تهران مثل دیر شروع شدن نمایش و اینکه افراد روی شماره صندلیهای خودشون ننشسته بودند هم خیلی آزاردهنده بود.
عالیا این را خواند
ستاره کیان این را دوست دارد
واقعا ممنون بابت این نظر فوق العاده تون، من خیلی درگیر بودم تو ذهنم که بعضی از اتفاق ها معنیش چی میتونست باشه!! در نظر داشتم متن نمایشنامه رو بخونم خودم تا سوالام برطرف شه :)
۲۲ آبان ۱۳۹۵
دوست عزیز خانم رضایی ، از تاخیر به وجود آمده و مسائل پیش آمده از طرف گروه اجرایی و تئاتر مستقل تهران عذرخواهی می کنم ، امیدوارم بپذیرید و در ادامه روند فرهنگی مجموعه ما را همراهی بفرمایید. از نقد و دیدگاه شما هم بسیار سپاسگزار و خرسندیم.
۲۳ آبان ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باد شیشه را میلرزاند اسم خوبیه برای نمایش.متن کاملا سلیقه ایه و ممکنِ تعلیقها زیاد سلیقه بعضی ها نباشه..من برای بار دوم دیدم و دوست داشتم.بازی دوربازیگر رو خیلی دوست داشتم و جنس یک بازیگر خیلی فرق میکرد و خیلی برام علامت سوال بود.خانوم شهره رعایتی همه چیزشون به این نقش نشسته بود،بدن ،بیان و حس بینظیر و طبیعیشون،بازیشون دلنشین بود و لحظه های خاص بود در بازیشون به دور از هر اغراقی.من دوست داشتم بازیشونو و چند تا از دوستانم که همراهم بودن.اقای شهروز دل افکار هم خیلی خوب بودن در قسمتهای اقای کریمی ولی اون نقش دیگه ایی که باز میکنن نمیدونم چرا این حسو داشتم در بازیشون که قصد خنداندن تماشاگر رو دارن که بعضی جاها تو ذوق میزد.پیشنهادم اینه که حتما حتما این نمایش رو ببین و از دست ندیدن
پرند محمدی این را خواند
hasan mohajeli این را دوست دارد
ممنونم از نظر شما دوست گرامی و سپاس برای دعوت از دیگر دوستان
۱۳ آبان ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش زیبا و خوبی بود
دکور و طراحی صحنه خوب و کاربردی و کاملا در خدمت منطق روایی نمایشنامه و بسیار تاثیرگذار در داستان
دیالوگ های ساده و به دور از هیجان های کاذب رایج امروزی
بازی های مناسب و به انداره و هماهنگ بازیگران
در نهایت کار بسیار دلنشین و مفید بود
خسته نباشید
حمیده صمدی، Mandana Motaei و علیرضا آذری راد این را خواندند
محمد این را دوست دارد
ممنونیم از اینکه به تماشای نمایش نشستید و به تئاتر مستقل تهران اومدید.
و خوشحالیم از اینکه دوست داشتید.
۰۶ آبان ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید