در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مصطفا کوشکی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:24:44
 

مصطفا کوشکی متولد ۸ فروردین ۱۳۶۳ خرم آباد، نویسنده، کارگردان، بازیگر و طراح صحنه کارشناس ارشد کارگردانی تئاتر، او کار حرفه ای خود را از سال ۱۳۸۰ با بازیگری آغاز کرد و در ادامه با کارگردانی و طراحی صحنه در تئاتر ادامه داد. او پس از تاسیس موسسه فیلم سازی «مردمک سفید» در سال ۱۳۸۵ وارد حوزه فیلم سازی شد و بیش از ۲۰ فیلم کوتاه، سینمایی و سریال به عنوان تهیه کننده ، نویسنده و کارگردان تولید نمود. مصطفا کوشکی در ابتدای دهه نود پس از چند حضور موفق در جشنواره بین المللی تئاتر فجر حضور خود را به عنوان کارگردان و طراح صحنه تئاتر در ایران به اثبات رساند و در سال ۱۳۹۴ با تاسیس یکی از بزرگترین کمپانی های تئاتر ایران با نام «تئاتر مستقل تهران» مسیر تازه ای در خصوصی سازی تئاتر در ایران باز کرد. مصطفا کوشکی علاوه بر کارگردانی و طراحی صحنه در تئاتر و سینما به تدریس تئاتر نیز مشغول است. تئاتر شناسی: طراح ،نویسنده، تهیه کننده و کارگردان نمایشهای -«توفان» ۱۴۰۰ -«حظیان» ۱۳۹۹ -«اتول سورون» ۱۳۹۹ -«کوریولانوس» ۱۳۹۹ -«سیزده» ۱۳۹۸ -«رومولیت» ۱۳۹۷ -«شپش» ۱۳۹۷ -«اپراتور نسل چهارم» ۱۳۹۶ -«رومئو و ژولیت» ۱۳۹۶ -«گتو» ۱۳۹۶ -«بخواب در رویاهایت» ۱۳۹۶ - «رویای یک شب نیمه تابستان» ۱۳۹۵ -«بادشیشه را میلرزاند» ۱۳۹۳ -«افسوس خوار» ۱۳۹۲ -«آپارتمان» ۱۳۹۰ -«پاییز هزار ‌‌سیصد و جنگ» ۱۳۸۶ -«بازی استریندبرگ» ۱۳۸۷ فیلم شناسی: تهیه کننده، نویسنده و کارگردان فیلم های -«جستن» ۱۴۰۰ -«یک داستان عاشقانه» ۱۳۹۰ -«قصه گو»۱۳۹۱ -«صحرا»۱۳۸۸ -«شبی که از همه جا بریده بودم» ۱۳۸۹ -«خیانت طبیعی»۱۳۹۱ -«تهران» ۱۳۹۱ -«روز_خارجی_کوچه ای دیگر» ۱۳۸۵ -«مردمک سفید» ۱۳۸۴ کارگاه های آموزشی: -«نهضت سواد آموزی» -«آی باکلاه» جوایز: جایزه مدیر برتر تئاتر خصوصی ایران در سال ۹۶ از کانون نویسندگان و منتقدان خانه تئاتر دیپلم افتخار بهترین طرحی صحنه برای نمایش رویای نیمه شب تابستان در جشنواره سی و پنجم تئاتر فجر بهترین نمایش سال از کانون ملی منتقدان برای نمایش رویای یک شب نیمه تابستان سال ۹۵ بهترین طراحی صحنه رویای یک شب نیمه تابستان از کانون ملی منتقدان سال ۹۵ بهترین نمایشنامه برای پاییز هزار و سیصد و جنگ جشنواره بیست و ششم تئاتر فجر کاندید بهترین کارگردانی از جشنواره سی و پنجم فجر برای نمایش رویای یک شب نیمه تابستان کاندید بهترین کارگردانی از جشنواره سی و چهارم فجر برای نمایش باد شیشه را میلرزاند کاندید بهترین طراحی صحنه از جشنواره سی و چهارم برای نمایش باد شیشه را میلرزاند جایزه بهترین طراحی صحنه از جشنواره تئاتر دانشگاهی سال ۹۰ برای نمایش آپارتمان کاندید بهترین کارگردانی از جشنواره تئاتر دانشگاهی سال ۹۰ برای نمایش آپارتمان کاندید بهترین بازیگری مرد از جشنواره تئاتر دانشگاهی سال ۹۰ برای نمایش آپارتمان حضور در فستیوال شکسپروفسکی کشور لهستان با نمایش رویای یک شب نیمه تابستان سال ۱۳۹۷ حضور در فستیوال آی تی اف اوکی کشور هند با نمایش رویای یک شب نیمه تابستان سال ۱۳۹۷ حضور در فستیوال بوداپست کشور مجارستان با نمایش رویای یک شب نیمه تابستان ۱۳۹۸ حضور در فستیوال آی تی اف اوکی با نمایش کوریولانوس ۱۳۹۸

 ۰۸ فروردین ۱۳۶۳
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید


«نقد و تحلیل جباریت» نوشته «مانس اشپربر»

اشپربر با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران، نشان می دهد که جباران به خودی خود جبار نمی شوند بلکه آنها محصول رفتار توده هایی هستند که خلق و خوی جباریت بخشی از وجود آنهاست. برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه ای رخت بربندد باید روحیه جباریت توده ها از بین برود

اشپربر نشان می دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می کند به گونه ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می شود. در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماریشان در ... دیدن ادامه ›› هیاهوی توده ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می شود.

اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان می دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می نویسد «هر کس می تواند شایسته صفت شجاع باشد، الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می کنند و او را حمایت می کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می سازند.

اشپربر نشان می دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می شود و آنگاه توده ها برای ارضای حس نفرتشان از عده ای، جباری را یاری می کنند تا آنان را نابود کند. و بعد دوباره زمانی می رسد که توده ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه دار می سپارند.

او به زیبایی نشان می دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه حل های عامه پسند ـ اما غیر قابل اجرا ـ می دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده های خود نیستند چرا که آموخته اند وقتی راه حلشان به نتیجه نرسید به راحتی می توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چقدر قدرتمند اند و نمی گذارند تا آنها به اهدافشان برسند.

اشپربرالبته تحلیلش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی کند اما برخی مثالهایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه اش (استالین و هیتلر) می آورد. با این حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می گذاریم می بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویااشپربرآن را همین دیروز و برای تحلیل رفتاردیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
کاش یک نقد و تحلیل هم در مورد قیمت بلیت کارهاتون میذاشتین ...
۲۳ تیر ۱۳۹۹
امپرسیونیست
با احترام به نظر همه ی دوستان داشتم به این فکر میکردم آیا ما در صنفهای دیگه هم خودمون رو مجاز میدونیم که از فروشنده یا سازنده سوال کنیم که فلان جنس چقدر براش تموم شده و چرا داره انقدر تومن ...
امپرسیونیست گرامی خوشحالم که این بحث رو مطرح کردی . فکر می کنم در اینجا البته باید به تفاوت ماهوی ارزش گذاری آثار هنری مثل نقاشی و مجسمه سازی و ... با قیمت گذاری بر ارزش مبادله کالا و خدمات توجه داشت چرا که این دو مقوله در اصل کاملا زمینه های جداگانه ای هستند اما در جامعه سرمایه داری مصرف گرا که همه چیز (تاکید می کنم همه چیز) کالایی شده، طبعا هنر نیز به مثابه کالا تلقی میشود و از مناسبات بازاری و سرمایه محورانه ان تبعیت می کند که خوب در اینجا تبعا انتقادات فراوانی نسبت به کالایی شدن تئاتر و هنر هم وجود دارد.
ارزش گذاری یک تابلو نقاشی واقعا در این شکل از محاسبه و ریز هزینه ها نمی گنجد چون المان های دیگری ارزش یک تابلو را تعیین می کند مثلا نام و مهارت و شهرت نقاش و تاریخ و .... که البته خود این حراج ها و ... ذیل مناسبات سرمایه مدارانه و بعضا سودایی می چرخد تا اصل ارج گذاشتن به ... دیدن ادامه ›› هنر ....

واکنش مردم نسبت به افزایش قیمت اجناس مصرفی مثل شیر و پنیر و... بلیط مترو و حتی قیمت بلیط تیاتر یک حق از حقوق شهروندی است. اگر بیشتر دقت کنیم دلایلی ( به درست یا غلط)بر افزایش قیمت کالا یا خدماتی همواره از سوی تولیدکنندگان کالا یا ارایه دهندگان خدمات ارائه میشود که بالارفتن قیمت ها را توضیح میدهد و در اینجا بعضا توجیه می کند. تعرفه های پزشکی ، قیمت هرعدد تخم مرغ و هزینه خدمات نصب دستگاه پزشکی و ..... ریز هزینه هایی دارد که ذیل آن قیمت کالا یا خدمت توضیح داده میشود و برچسب میخوره. بلیط تیاتر هم بهای تمام شده و قابل ارایه باید داشته باشه.
البته رفتار مصرف کننده ایرانی هم گاهی حیرت انگیزه، مثلا با گران شدن برخی از کالاها هم تقاضا و خریدش هم بالاتر میره !!!! که دلایلش از حوصله بحث خارجه
خصوصی سازی تئاتر در این چند سال که بسیاری از آقایان هم از آن ( به دلیل تصور حذف دخالت و نظارت دولت که البته محقق هم نشد!)حمایت کرده اند. خصوصی سازی به معنای حذف سوبسید از تولید تیاتر و البته حذف حمایت هرچند اندک از مخاطبان بوده.... خوب وقتی تئاتر به مثابه کالا در نظر گرفته میشود و کالایی میشود بنابر این باید با همین ادبیات اقتصادمحورانه و زبان بازار مورد پرسش قرار گیرد. در همه جای دنیا تولید تئاتر هزینه دارد اما در کشورهای متمدن مثل فرانسه و آلمان دولت البته بدون دخالت و نظارت به تاتر سوبسید میدهد و طبیعتا هزینه ها سرشکن می شود و تیاتر دیدن برای مخاطب تیاتر تسهیل میشود...حتی ترکیه هم به تیاتر و اپراهاش سوبسید میده
وضعیت فعلی تیاتر ایران چیزی جز نابودی این هنردر بر ندارد. تیاتر صرفا به قشری مرفه و برخوردارو احتمالا نوکیسه جامعه تعلق می گیرد و تبعا مقتصیات بازار بر آن حکمروایی می کند. بر مقتضیات بازار و کاسبی هم سود حرف اول را میزند و نه هنر...
۲۴ تیر ۱۳۹۹
امپرسیونیست
با احترام به نظر همه ی دوستان داشتم به این فکر میکردم آیا ما در صنفهای دیگه هم خودمون رو مجاز میدونیم که از فروشنده یا سازنده سوال کنیم که فلان جنس چقدر براش تموم شده و چرا داره انقدر تومن ...
درود
موضوع (لااقل برای من) این نیست چرا فلان تئاتر رو فلان تومن قیمت‌گذاری کردن یا نکردن:
موضوع من این تریپ فعال دل‌سوخته‌ی فرهنگ برداشتن و پز عالی و جیب خالیه.
موضوع پنهان کردن نگاه کاسب‌کارانه پشت لوای "کار تئاتر"ه.
موضوع اینه که دوستان منت پول درآورنشون رو، رو سر منه مخاطب می‌ذارن که از قضا من دارم اون درآمد رو حاصل می‌یارم.
موضوع اینه که ... دیدن ادامه ›› اون موقع جیک‌جیک مستونشون بود فکر زمستون نبودن و مثل اون آقای کارگردان می‌گفتن نمی‌خواین نیایین.
موضوع اینه که اون موقع که برای یه تئاتر بیش از 2وساعت و نیمی سانس ساعت بعد از 11 می‌ذاشتن از سود حاصله نکردن یه دستشویی درست و حسابی بسازن (تعویض صندلی‌ها پیشکش).
موضوع اینه که دوستان میخوان ادای روشن بودن دربیارن ولی ته ذهنشون همچون سیاه‌چاله تاریکِ تاریکه.
موضوع اینه که نمی‌خوان قبول کنن دارن با تئاتر بیزینس می‌کنن (امثال ثروتی رُک این موضوع رو گفت و همه رو راحت کرد)
موضوع اینه که این نمایشی که الان براش بهای 100 هزار تومنی در نظر گرفتن (که اصلاً به من مربوط نیست چرا)، به گفته خودشون بیش از یکسال در حال تمرینش بودن، سوال اینجاست تو این یکسال که تمرین می‌کردن فوتوسنتز می‌کردن؟ یا باید پول تمرین خارج از قاعده دوستان از جیب تماشاچی در بیاد؟
هرکسی این اختیار رو داره که کالاش رو قیمت‌گذاری بکنه و این موضوع اصلاً عجیب و جای پرسش نیست؛ ولی وقتی منت سر خریدار بذاره که آقا من انقدر می‌ارزم ولی نصف قیمت خودم رو می‌فروشم مسئله‌ها میاد بالا: اگر اعتماد به نفس بلیط 100 تومن رو داشتن (مثل امثال ثروتی و تئاتر‌های سلبریتی محور) قطعاً اون تخفیف بی‌خودی رو لحاظ نمی‌کردن.
درنهایت آدمی که حتا به خودش زحمت نمی‌ده اسم مخاطبین رو درست بخونه و اگر اشتباهی کرده بیاد و معذرت‌خواهی کنه به نظرم ارزش حمایت مالی کردن از هنرش (!) رو نداره.
۲۵ تیر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امروز اجرای پایانی نمایش کوریولانوس هستش
ممنون از همه ی دوستانی که تشریف آوردن و نظرشون رو اینجا با ما درمیون گذاشتن «چه مثبت و چه منفی»
و خوشحال میشم امروز دوستانی که هنوز نمایش رو ندیدن رو توی سالن ببینم
سلام به همه ی دوستان در سایت محترم تیوال و خوشحالم که اینجا نظراتتون رو چه مثبت و چه منفی نسبت به نمایش رویای یک شب نیمه تابستان و مجموعه تئاتر مستقل تهران به اشتراک میزارین
مطمئن باشین نظراتتون خونده میشه توسط خودم و نسبت به نقدهایی که وجود داره در حد توانم رسیدگی میشه
اگه جواب نمیدم به حساب بی احترامی نزارید ، یه خورده از نظر زمانی شلوغ هستم
به خاطر بازی در نمایش رویای نیمه شب و مشغله ی دیگری که برای به صحنه بردا نمایش کوریولانوس دارم
دوستان خوشحال میشم تراژدی کوریولانوس رو هم ببینید ( با تخفیف ویژه) و اونجا هم بتونم نظراتتون رو داشته باشم
برای خودم تجربه ی بسیار عجیبی هستش و میتونم با اطمینان بگم برای مخاطب هم تجربه ی تازه ای خواهد بود فارغ از اینکه ممکنه با سلیقه ی بعضی ها بخونه و ممکنه نخونده ولی میدونم که تجربه ای بدیع هستش
خوشحال میشم ببینمتون و راجع به اون نمایش هم گپ و گفت کنیم
با سپاس
سالن و خنک کنید کورپولانوس هم میام:)

وگرنه من تاتر دیدن و گذاشتم از مهر ماه
۱۱ مرداد ۱۳۹۸
سلام جناب کوشکی
خسته نباشید
من شنبه شب نمایش رویای یک شب نیمه تابستان رو دیدم، سه سال پیش بود که این نمایش رو دیده بودم ولی این سری به نظرم خیلی خلاصه تر اومد. کلیت امر این که نمایش قبلی بهتر و با برنامه تر بود. جمعه شب هم قطعا به دیدن کوریولانوس میام. با تشکر از زحمات شما و مجموعه خوبتون خواستم چنتا نکته ای که خیلی به چشم میخورد تو مجموعه تئاتر مستقل رو بهتون بگم که امیدوارم رسیدگی کنید.
1- توی سرویس های بهداشتی گیره نبود و هرکی که کیف همراه داشت همون بیرون میذاشت رو زمین
2- توی سالن انتظار بیرون هیچ سطل زباله ای ... دیدن ادامه ›› نبود و اگه کسی حتی می خواست یه دستمال کاغذی بندازه تو سطل باید میرفت تو خیابون دنبال سطل زباله
3- سالن بیرونی انقدر گرمه که یه لحظه بیاین بیرون همه دارن با کاغذی چیزی خودشونو باد می زنن.
بازم تشکر میکنم از زحماتی که می کشین. خدا قوت
۱۴ مرداد ۱۳۹۸
مصطفا کوشکی (mostafakoushki)
سلام ممنون از شما
۱۴ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر

تماس‌ها

mostafakoushki