نمایش›سیزده

مهدی خان کوشکی عزیز و دوست داشتنی کارشو بلده
مخاطبشو پیدا کرده و میدونه چه میخواد، چجوری و چه اندازه میخواد و تو همون مسیر با قدرت داره ادامه میده
اجرای شب اخر با حضور و بازی خود ایشون بود که برام حضورشون جذاب بود ( نمیدونستم فقط امشب بازی کردند) و انتخاب اون نقش برای خودشون برام جذاب بود ، ناپدری سگ :) و حس پدری که ایشون نسبت به بچه های گروهش داشت که کاملا ملموس بود و معرفی بی ادعای خودش در انتهای کار
.
.
سیاهه هایی علیه سفیدهایی
جنگ ... دیدن ادامه ›› همیشگی تاریخ
اخر الزمان و قیامت و حساب و کتاب در این جهان
کفاره گناهان بصورت انسانها و عذاب هایی بر سر مهمون های این جشن دنیا فرود آمده اند
جنگ مصلحان و وارثان و منزه هان با انسان های دیگر
سیاه های مذهبی که درصدد تمیز کردن دنیا از گناه و گناهکاران بودند و در این بین افراد معصوم و بیگناهی نیز کشته میشند فقط به دلیل اینکه به گناه نیافتند
طرز نگاهی که با جمله قاشقت همراهته چون ١ دقیقه بعد با خدا شام خواهی خورد، مدعیان اصلاح بشر و کاسه های داغ تر از آشی که هرروزه در تمام دنیا شاهد آن هستیم
و در انتهای این کشت و کشتار تولد نوزادی که نوید آینده و جهان بهتری را خواهد داد و منجی که هنوز هست و علت تمام این خون ها یافتن اوست، کسی که در کنارمون هست اما نمیبینیمش و دنیا رو به خون میکشیم برای یافتنش
طنز کار خوب و درست و عالی بود ، بازی ها اکثرا درست و خوب و الگویی از بازی خود ایشون ( مخصوصا پسر دوجنسه با نگاه های عالیش، خانم باردار با ورود عالیش، پسر و دختر رقصنده، دکتر، دختر کوچولوی عینکی و شوهر خانم سرطانی) و بقیه هم عالی و خوب و درست. صحنه خشونت خوب بود ( میشد کمی کوتاه تر باشه و از نور های گوشی بیشتری استفاده میشد )
فقط بعضی اتفاقات و کاراکترها و رفتارها کمی نامفهوم بود برام مثل دکتر و ...
و در اخر مهدی خان کوشکی عزیز دم شما و گروه خوب و سالن خوبتون گرم مخصوصا نمایش شیطونیتون که خیلی جذاب بود برام