در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش وقتی کبوترها ناپدید شدند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:31:54
از اردیبهشت ۱۳۹۸
۱۷:۰۰ و ۲۱:۰۰
بها: ۶۰,۰۰۰ تومان

درباره این نمایش:
این نمایش که ماجرای آن در دوران جنگ جهانی دوم می‌گذرد، پس از ۸ ماه تمرین از نیمه اردیبهشت ماه در تئاتر مستقل به صحنه می‌رود.



›› فروش اینترنتی بلیت در دیگر سایت‌های محترم انجام می‌شود

شبکه‌های اجتماعی تئاتر مستقل تهران: اینستاگرام

اخبار

›› «وقتی کبوترها ناپدید شدند» بازیگرانش را شناخت

›› حکایت آدم‌هایی که برای حفظ زندگی و منافع شخصی رنگ عوض می‌کنند

مکان

ضلع شرقی چهارراه ولیعصر (تئاترشهر)، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰ (خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰)
تلفن:  ۶۶۹۷۹۷۴۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
قربان ما قهرمان هارو مى سازیم که بعد بکشیمشون!
"سرهم‌بندیِ بی‌اثر"

سوفی اکسانن نمایشنامه‌نویس متولد ۱۹۷۷ فنلاندی‌ست که متن‌هایش بسرعت در محافل ادبی و خوانندگان ادبیات جهان جا باز کرد. کتاب‌های او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده و جوایز بسیاری را دریافت کرده است .. اکسانن به دلیل فعالیت‌ها و مقالات زیادی که درباره آزادی بیان، حقوق زنان، سیاست روسیه، جنگ اطلاعاتی، مهاجرت و فنلاند دارد، بعنوان شخصیتی فعال در عرصه رسانه نیز مطرح ست .. بسیاری از مقالات او در گاردین منتشر می‌شود. کتابهایش نیز محوری امروزی و جذاب دارند حتی اگر مانند “وقتی کبوترها ناپدید شدند”که در ۲۰۱۲ درفنلاند منتشرشد، مربوط به جنگ جهانی دوم باشد. به نظر می رسد عنوان نمایش مرتبط با شهر تالین استونی ست که آلمان‌های نازی، درزمان اشغال، کبوترهای آن را می‌کشتند و می‌خوردند.
اکسانن درحال‌حاضر به عنوان نویسنده‌ی رمان‌ و نمایشنامه‌نویس در جهان چنان مطرح‌ست که از او بیشتر پس از این خواهیم خواندو شنید. محسن ابوالحسنی مترجم جوان با انتخاب متنی از اکسانن این نویسنده مطرح را به جامعه ادبی و تئاتری معرفی کرده‌ و نشر بیدگل نیز بتازگی آنرا به چاپ رسانده ... دیدن ادامه ›› است.

از ویژگی‌های متن اکسانن که خط اشتراک زیادی با رمان دارد صحنه‌های متعدد داخلی و خارجی‌ست که نیازمند اجرایی حرفه‌ای و کارگردانی هوشمندانه ای‌ست که قادرباشد با تعویض متعدد پرده‌ها و لوکیشن ها، وحجم بالای رویدادها، ارتباط اتفاقات و تماشاگر را حفظ کند درعین‌حال با پیشگیری از کسالت، وحفظ جذابیت بصری صحنه‌ای، موقعیت موفقِ رئال ایجادکند.
”وقتی کبوترها ناپدید شدند”، اگرچه در زمانِ جنگ جهانی‌‌دوم و پس از آن متمرکزست اما بیش ازآن مربوط به انسان‌هایی‌ست که در هر شرایطی بی‌آنکه پایند اعتقاد یا مرامی باشند با هر بادی به همان سو می‌وزند. منفعت شخصی این افرادست که بیش از هرچیزی برایشان اهمیت دارد و اینکه با دشمنی اشغالگر ومتجاوز همکاری می‌کنند و یا دست به کشتار هموطن وخانواده اشان بزنند، فرقی نمی‌کند. بیش از هرچیز بقا و زنده ماندن بهر بهایی‌ست که اهمیت دارد.
شخصیت اول نمایش نیز شاخصه چنین افرادی‌ست که در دوره‌ها و با نظام‌های مختلف تنها لباس‌شان تغییر می‌کند. و بندگیِ سیستم مسلط امری همیشگی‌ست. افرادخرده پایی که برای بقا،به انگل‌هایی جاه طلب تبدیل می‌شوند.
اجرای سالن مستقل، بخش‌های زیادی از نمایش را تغییر داده است، چه کارکترهایی که حذف شده‌اند وچه وقایعی که در بدنه اصلی متن، تکمیل کننده بوده‌اند. اما در پوستر یا بروشور به این تقلیل یافتگی و تغییرات اشاره نمی‌شود. اینکه مترجم متن نیز چنین توافقی کرده است، جای پرسش دارد. دکور و صحنه بجز چنددیوار و ستون بتونی، ویک تخت، چیز دیگری ندارد واین خلاء دکور ولوکیشن به پیش پاافتاده ترین متد، یعنی روایت روای، پر شده است. آنهم با محول شدن به مهدی کوشکی، درنقش ادگار کارکتر اصلی داستان، که البته بارها و بارها، حتی تاریخ هارا به اشتباه بیان می‌کند. بزرگترین نقطه ضعف نمایش، از همان آغاز خودش را عیان می‌کند. اگر چند اکت و پریدن و دویدن بازیگران و تغییر لباس‌ها را از صحنه حذف کنیم، تبدیل به نمایشخوانی می‌شود که باوجود نبود هیچ اکسسواری بجز یک تخت متحرک، تماشاگر را نیز ازاین رفت و آمدهای بیهوده و سرگیجه آور، خلاص می‌کند.
مهدی کوشکی که گویا، قرار نیست هیچ تغییری در تکرار پیاپی فرم بازی‌اش بوجود آید، فاجعه بارست. هیچ تکنیکی وهیچ اکت بدنی ویژه در کاراکترهایش دیده نمی‌شود. گویا صحنه تئاتر،حیاط خلوتی‌ست که با اجراهای متعدد، موازی و سلسله وار در نمایش‌های گوناگون، محل قدم زدن بی زحمت و تلاشی‌ست که هرچه دستش برسد اجرا می‌کند و تماشاگر نیز محکوم به تحمل آن است.
طراحی لباس وگریم بی نقطه اثری، سرهم بندی شده وکلیشه وارست. درمتن نمایشنامه اشاره می شود لباس نظامیان روسی، شخصی‌ست و تنها آلمانی‌ها، یونیفرم نظامی دارند. اما در اجرا، چنین تمایزی وجود نداردو افسر ک گ ب روس نیز لباس ارتش سرخ را برتن دارد.
مجید نوروزی و خاطره حاتمی، در فاصله از دیگران، بهتراز ایفای مفهومی نقش‌شان برآمده‌اند.و تاکید بر مدت زمان زیاد تمرین گروه برای این اجرا، جای پرسشی برای وجود آشفتگی زیاد و بازی های ناهمگون را باقی می گذارد.
اجرای وقتی کبوترها ناپدید شدند، تجربه ویژه و ماندگاری برای تماشاگر رقم نمی‌زند. مفهوم قابل تعمق متن نیز، دراین هیاهو، از دست می‌رود و تنهاآنچه باقی می‌ماند تصویری از فردی موقعیت طلب وخائن‌ست که به‎کرات در موقعیت‌های روزمره نیز قابل مشاهده است. با وجود بهای بالای این نمایش، تماشاگر جدی تئاتر، امکان جدیدی از یک اتفاق صحنه ای زنده وپویا درمحتوا و فرم را بدست نمی‌آورد و این نیز از نقائص دیگراجراست.

نیلوفرثانی
منبع:
1: وقتی کبوترها ناپدید شدند/ سوفی اکسنن/ محسن ابوالحسنی/ نشربیدگل
2:سایت گاردین

شناسه خبر : 49885 | تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۳ | ارسال توسط : پایگاه خبری تاتر
بخشی رو که درباره ی بازی مهدی کوشکی گفتین جانا دقیقا سخن از زبان ما گفتی.
۱۲ خرداد ۱۳۹۸
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
بانو حدادی عزیزم درود و شعف بسیار از حضور ومهربانی شما ...ارادات بسیار دارم ممنونم وقت و حوصله گذاشتید ..
امیدوارم از این بازیگر خوب تئاتری بعد ازاین اجراهای بهتری رو شاهد باشیم ...
۱۲ خرداد ۱۳۹۸
خواهش می کنم بانو ثانی گرانقدرم
سپاسگزار مهرتان هستم
بزرگوارید
قلمتان مانا

۱۳ خرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
داستان نمایش از حدود سال 1940 شروع شده و تا حدود 1955 ادامه دارد در این سالهاست که با قدرت گرفتن نازی ها در آلمان جنگ جهانی دوم آغاز میشود از طرفی بیش از بیست سال از انقلاب اکتبر 1917 در روسیه گذشته و بلشویکها و ارتش سرخ در شوروی حاکم هستند ماجرای نمایشنامه وقتی کبوترها ناپدید شدند ماجرای کشوری کوچک در بین قدرتهای بزرگ است و مصائبی که از این بابت تحمل میکند. من نمایشنامه را نخوانده ام اما در ادبیاتی که به آن دوران می پردازد معمولا از واژه هایی مانند نازی ها و بلشویکها (کی از دو شاخه اصلی حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه) بجای آلمانها و روسها استفاده میشود که هم در آن دوران مصطلح تر بوده و هم بجای برخورد با یک ملت ، با یک نوع فکر برخورد میکند. در آن سالها کسی شوروی را با روسیه اشتباه نمیگرفت.
@tehrantheatercircle