مامان،مامان،مامان
واژه ای که انسان به زبان های گوناگون ولی با ریشه یکسان میلیاردها بار صدا می زند.
مامان...
واژه ای که تارو پودش از جنس بند ناف است
بند ناف ،تاریخ آفرینش بشر را می نویسد آنجا که هویت عاطفی او شکل میگیرد ،نه بواسطه خون یا کیسه آب جنین ،بلکه به واسطه عمری که به پای رشد جنین تقدیم میکند و با ارزش تر از عمر چیزی هست؟
شالی که روزی برای گرم نگه داشتن صدا بکار میرفت صدایی که منادی مامان بود،حالا شکافته و نخ شال به بند نافی پیوند میخورد که خاطراتی مبهم و پیچیده از مامان چون کلاف در خود دارد.آیا درست بودم؟خوب بودم؟شایسته داشتنش بودم؟اصلا داشتمش ؟
و موسیقی ...
گذران عمر و ارزش وجود انسان چون موسیقی اوج و فرود داردموسیقی پیوند عاطفی عمیق بشر با منشا هستی خود است.
مامان
میخواهد
... دیدن ادامه ››
با ساز پسر همخوانی کند زیرا مامان است که منعطف است
احساس خوشبختی مامان در دیدن ادامه خویش در وجود فرزند است
در زیستن در خاطرات است و بشر همین است
خلا های خود را با هنر ،خاطرات و عشق پر میکند
بسیار لذت بردم بسیار یاد گرفتم سپاسگزارم
از عوامل نمایش مامان
نویسنده و کارگردان سرکار خانم الهام سلج محمودی و برادرش استاد موسیقی حامد سلج محمودی برای کار زیبایشان و تشکر از سازنده عروسک ها و نورپردازی زیبا و بازی هنرمندانه عروسکگردان ها و سایر عوامل بسیار عالی بود