در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال ابرشیر | درباره نمایش آن هلی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:17:06
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((در ملکوت تئاتر...))
سه گانه " انجیل دوران کودکی " از گروه لهستانی ZAR ، تجربه ی حسی و معنوی است که در قالب مرثیه ی آیینی در سه بخش درباره ی تولد، مرگ ، لذت و درد به وسیله ی آوازها و نیایش و حرکت بازگو می شود.
آنی هلی : فریاد ؛ آخرین بخش از این سه گانه است که با ادای احترام به شاعر رمانتیک لهستانی ، یولیوش اسلاوتسکی و سفر سلوکانه اش که نهایت به خلق آنی هلی می انجامد،ساخته شده است. ] آنی هلی به تمامیت زندگی،تمامیت بدن های ما و تمامیت خودمان اشاره دارد [ ..تم تسخیر شدن انسان توسط یک فرشته ...مضمونی دال بر اینکه انسان وسیله ی انتقالی شود برای دیگری؛ یا برای غریبه ای یا حتی برای زندگی آینده ؛ بیرون از خویشتن خویش...چگونه یک فرشته را از بدن انسان رد کنیم..بگذاریم که لحظه ای در آن بماند؟ و این لحظه ماندن فرشته در کالبد با چه موسیقی ی منعکس شود؟
در بروشور نمایش آمده گروه ZAR اعتقاد دارد تئاتر بر خلاف کلمه یونانی " تئا " به معنی "دیدن" نباید فقط دیده شود،بلکه قبل از هر چیز باید شنیده شود...از این رو این گروه در طی سفرهای جستجوگرانه و طولانی متعدد به گرجستان در دهه گذشته به دنبال جمع آوری مواد موسیقیایی بودند که جوهر آن سرودهای پلی فونیک متعلق به سالهای اولیه میلادی است... گروه زار معتقد است تصاویری که به واسطه ی چنین شنیدار عمیقی خلق می شود امکان ندارد به وسیله ی مدرن ترین تکنولوژی های تاتر ایجاد شود. انرژی صوتی موجود در آواز بدن بازیگر آوازخوان می درخشد و سرچشمه های خلقت و درخشش است. می توان گفت این گروه از مواد و سرچشمه های موسیقیایی جمع آوری شده ، دست به ،دراماتورژی شنیداری، می زند و اساسا به دنبال روندهای شکل گیری زبان جدید تئاتر مبتنی بر موسیقی می ... دیدن ادامه ›› باشد.
**
اجرای این نمایش زیبا با مختصات سالن تازه تاسیس" تئاتر تهران" در چند قدمی تاترشهر تقریبا هماهنگ بود و حس وهم آلودگی و رازگونه گی باستانی را انتقال می داد.امید که این اتفاق گشایشی باشد در راه اجراهای هر چه بیشتر از این دست در کشور...
پارچه ای سفید متحرک بر فراز صحنه سکویی چوبی مربع به نظر همان روح انسانی را نمایندگی می کرد که منطبق بر جسمانیت و اتفاقات آن با فاصله به فراخور تلاطم و سکون های منقطع ،عمل می کرد و همراه حجم صوتی و حرکتی بدن های بازیگران می شد و بر کلیت زیبایی شناسی اثر مبتنی بر گذر روحانی دلالت می نمود. نورپردازی در انتقال حسی این اثر یک شاهکار بود.
در طول نمایش بازیگران آوازهای باستانی با منشا سرودهای بیزانس و ساردنی می خواندند برخی ساز می زدند از جمله دف ! و با استفاده از لته های مستطیلی و چهارپایه های کوچک و کتاب و ... همراه با حرکتهای بیانگر بدنی و صوتی، فضایی مملو از تراکم یا حتی تنش حسی و معنوی ایجاد می کردند..

**
درباره ی اجرای این گروه لهستانی پیشرو و محقق در جشنواره ی بین المللی هنرهای سانفرانسیسکو اینطور نوشته شده: ^این اجراها هدیه ای بزرگ از طرف فستیوال به شهر است. تماشای این نمایش برای دانشجویان و دست اندرکاران انواع مختلف سبکی تئاتر یک ضرورت است...جواهر نمایشی تاج فستیوال هنرهای سن فرانسیسکو ، تئاتر ZAR لهستان است.^
چهارشنبه شب در تاتر تهران در هفته ی تاتر لهستان ،اکثریت افراد گروه نمایش " وقتی ما مردگان بر می خیزیم " که اواخر تابستان امسال ، اجرایی زیبایی در سالن حافظ داشتند، در میان تماشاگران به چشم می خوردند.به واسطه ی لذت تماشای اجرای این گروه ایرانی بود که پیشتر کارکرد شنیدن در تاتر را تجربه کرده بودم (و البته خیلی قبل تر از آن در نمایشهای خانه گذشته ما است و سیاهای ،گروه تئاتری نرگس سیاه) و تا حدودی متوجه شدم انرژی صوتی در درون صدای آوازی بازیگران تا چه اندازه ی زیادی قابلیت خلق تصویر(در ذهن) و لذت ایجاد مفهومُ روی صحنه را دارد! باید اعتراف کنم منهای تکنیک های مشهود پیشرفته ی گروه لهستانی ،صدای بازیگران نمایش"وقتی ما مردگان..." بسیار زیباتر از بازیگران لهستانی آن هلی بود!
**
( Juliusz Osterwa ( 1885-1947 یکی از چهره های برجسته ی تاتر لهستان که تاثیر بسیار زیادی بر گروتفسکی داشته است از معدود افرادی بود که تلاش بسیاری داشته که این ایده را در تاتر ثابت کند که هنر تنها مکمل مذهب نیست بلکه می تواند شکاف بین زندگی روزمره و زندگی استعلایی را پرکند. از او نقل است :
" خداوند تئاتر را خلق کرد برای کسانی که کلیسا برایشان کفایت نمی کند."
برای نوشتن این مطلب از متن انگلیسی بروشور و مطالب سایت offwestend استفاده شده است.
۲۷ آذر ۱۳۹۴
ابرشیر گرانقدر سپاس از این متن آموزنده ، و چقدر حیف که اجراهای تیاتر لهستان را از دست دادم، یحتمل از موسیقی اثر نیز حظ بسیار بردین که خوشا به حالتان:)
۰۲ دی ۱۳۹۴
خانم خیابانی گرانقدر خواهش می کنم.... کمبود حضور فکورانه شما در تیوال حس میشود..خوشحالم که دوباره می خوانم تان..
واقعا تماشای این نمایش ،تجربه ی با ارزشی بود...جای شما واقعا خالی.... گروه سالهای زیادی را به جمع آوری موسیقی باستانی سپری کرده بودند و این موسیقی در بافتار یک تاتر ناب تنیده و با آن یکی شده بود.....
۰۲ دی ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید