در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال ابرشیر | درباره نمایش باد شیشه را می لرزاند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:19:14
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((دهلیزهای اشباع شده از تستوسترون و خشونت))
مضامین اصلی نمایش " باد شیشه را می لرزاند" ،پیرامون خشونت و غریزه شکل گرفته است.
این دو محور مشترک ، نقطه اتصال روایت ها و شخصیت های جابه جا شده در مقاطع زمانی پس و پیش افتاده نمایش، به نظر می رسد.
مردان این نمایش در خشونت و غریزه و حقارتشان بین هزارتوی نمور و متعفن شهوت و محرومیت ها، پیدا و پنهان می شوند و زندگی کریه ، متقلبانه و رقت انگیزی دارند .به طور همزمان زنان( با بازی یک بازیگر) هم در نقش همسر،دختر ،معشوقه و...به قربانیان منفعل،گریان و فراری بدل می شوند.
در این نمایش خشونت عریان و فعالی روایت می شود که گاه از سد نیروی عقلانی و انسانی عبور می کند و به حفره های منحرف میل و شهوتی بیمار، سر ریز می شود . آنقدر مهیب و کریه می شود که یک عاشق، یک پدر ، یک همسر را به یک متجاوز جنسی و یک جاعل و بزه کار ترسناک بدل می کند. این خشونت آلوده به قدرت و شهوت بیمار در طول وجود انسان ، زمان و مکان قابل تکرار و بازتولید است. این هیولا، قدرت نامیرایی دارد در جایی از نمایش می بینیم که پدر متجاوز با وجود چاقویی که دخترش در سینه اش نشانده، به حیات ادامه می دهد. گویی این خشونت دهشتبار رویین تن است.
کاسه حلبی در وان پر از اسید،بدل به جام عتیقه قیمت دار میشود؟... حلقه طلا ی ازدواج شهروز در وان اسیدی بدل به چه می شود؟ جعل عشقی، جعل پدری ... دیدن ادامه ›› ،جعل دوستی ،جعل انسانیت توسط جاعلین متجاوز؟
***
طراحی صحنه ی نمایش " باد شیشه را می لرزاند" ، به قصد تطابق با محتوی منقطع و تو در تو و سیال ذهن متن صورت پذیرفته است.بسیار زیبا است اما به دلیل نارسایی های متن نمایشنامه از جمله گنگ بودن( شاید به دلیل فرار از سانسور) و نارسا بودن شخصیت پردازی ( به بهانه سیالیت، سوریال بودن و...)،نمی تواند از ظرفیت های بسیار زیاد زیبایی شناسانه اش بهره کامل را ببرد. طراحی صحنه بسیار معناساز تر ، موثرتر و جلوتر از متن و حتی بازی ها به نظرم می رسد. ایده تبدیل همزمان یک شخصیت به شخصیت توسط یک بازیگر روی صحنه بدون استفاده از تکنیک بازی در بازی ایده ی درخشانی است اما به نظرم چندان کارآ اجرا نشد.
رنگ بنفش که از قدیمی ترین رنگهای مورد استفاده بشر است تم اصلی طراحی رنگ لباس و دکور نمایش است و البته در بسترهای مختلف معانی متفاوتی را القا می کند در اینجا شاید نماد ابهام و دمدمی مزاجی ، قدرت و هیجان، افراط و شهوت معطوف به شخصیت ها باشد.
***
حجم بالایی از تستوسترون شناور در ذهنیت متن فضای غریزی بخارآلوده و مسمومی در جهت خلق موقعیت های لازم در نمایش ،تولید کرده است .اما از طرفی احتمالا دیدگاه ماچوییستی و مردمحورانه نویسنده سبب شده صرفا شخصیت مردان درنمایش واجد کنش باشد و رفتارهای شخصیت های زن که توسط خانم رعایتی ایفا می شوند بیشتر واکنشی باشد و منفعل... بسیاری از قربانیان خشونت با وجود موضوع خشونت بودن ،اکتیو و ضد انفعال خشونت پذیری هستند.
***
به امید تداوم و پیشرفت های بیشتر گروه در سالن خوب مستقل تهران
دوست عزیز همیشه نوشته هایت برای من ارزشمند بوده و خواهد بود.دلتنگتیم ابرشیر عزیز
۰۹ اسفند ۱۳۹۴
علی گرانقدر ممنونم از محبتت.. همیشه از نظرات و تحلیل های ارزنده و آموزنده شما درمورد نمایش ها استفاده می کنم به امید دیدار هر چه زودتر رفیق
۰۹ اسفند ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید