«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
سلام
معمولا وقتی که یک بینده به تماشای اثر یک نمایشنامه نویس معروف وحرفه ای میرود ،می تواند ان اثر را بخواند،یا اینکه از قبل خوانده باشد .وقتی به تماشای ان اثر میرود ،برای اینکه بتواند با متن بصورت زنده ونفس به نفس ارتباط بیشتری برقرار کند ومتن برایش زنده تر وملموس تر بشود ،باتوجه به اینکه اصولا کارهای نمایشی وسینمای انگلستان با توجه به فرهنگ مردمان انگلستان ودرون گرایی ان مردمان بی روح ودچارروزمرگی ونظم ودسپلین خاص زندگی انگلیسی میباشد ،که به نظر من کارگردان جوان جسارت نموده است ،ولقمه ای بزرگی برداشته است ،علی ایحال تمام بازیها باتوجه به نقش یکسان وبسیار معمولی میباشد ،که همگی روایتگرکادر یک بیمارستان می باشد،وتمام بازیها حول محور اقای هریسون که یک بیمار قطع نخاعی میباشد می چرخد ،اقای هریسون قدرت هیچ مانور فیزیکی در بازی ندارد ،لذاتمام بازی او در حرکت صورت وبیان دیالوگها میباشد ،که متاسفانه حرکات صورت در بیان درد یک بیمار قطع نخاعی ضعیف وبیان مسلسل وار دیالوگهابدون مکث حرفه ای این ضعف بازی را دوچندان کرده است ،که ارتباط لمس دردیک قطع نخاعی که بین مرگ وزندگی ،مرگ را انتخاب میکند ،چنانچه میل به زندگی در هر شرایطی برای انسان غریزی است ،بسیار نارس بوده است ،ریختن مدوام اشک خانم دکتردرسکوت وبیصدابه درک متن وارتباط عاعطفی خانم دکتر با اقای هریسون قابل توجه بوده است ،ومیتوان به نقطه قوت کار هنری دراین اجرا اشاره کرد ،با اینحال شهامت وجسارت واعتماد به نفس این کارگردان جوان برای انتخاب این متن قابل تحسین است ،ضمن خسته نباشید به کارگردان وتمام عوامل وبه امید دیدن کارهای بهتری ازاین گروه هنرمند ارزوی موفقیت برای تمام یکایک انها دارم ،با احترام ایرج مومنی