مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
"با خودت برقص" قصه ی عروسکی ست که آدم می شود؛ عروسکی به نام "رها" که رها نیست...
عروسکی که تصمیم می گیرد به زندگی را زندگی کردن؛ به دیدنِ تمامِ نادیدنی هایِ درونش که گَردِ خاک گرفته اند و بویِ فراموشی. عروسکی که وقتی کور میشود، بیناتر می شود از تمامِ بینایانِ نابینا. و شاید هم آغوشی با تاریکی، خود راهی باشد به سمت نور. و یکی از پرنور ترین دیالوگ ها برای من آنجایی ست که "رها" میگوید: از وقتی کور شدم عاشق رنگا شدم.
"با خودت برقص" خودِ زندگی ست؛ با تمامِ ترس هایش. و مقابله با ترسهایی که شانسِ خوشبختی را سالهاست از ما گرفته اند...
.
.
مولانای جان میفرماید:
روز آن است که خوبان همه در رقص آیند?
.
.
و ای کاش همه با خود در رقص آییم