تنهاییام را بنواز
در شادمانیات، تنهایی مرا
با ساز ناکوکت بنواز
بنواز آنچه میبینی
آنچه میتوانی
با دستان کثیف آغشته به حیاتم،
آنچه از دل برون کردی را بنواز.
بنواز تنهاییام را
که من امشب
بر فراز ابرهای خاکستری اندوه در پروازم
بنواز تنهاییام را، اندوهم را
بنواز بالهای پروازم را
بنواز که امشب،
میان من و ما
دیوار بیاعتمادی بلند است.