نمایش "صدای آهسته برف"
گذشته از همه نقد و بحثها که خوشبختانه زمینه ساز آن است در تجربه گرایی صحنه ای خود در همان نقطه آغازِ خلق، یک منطق قوی در جهت شکل فضاسازی، کنش، رفتار و شکل میزانسن به تماشاگر ارائه می کند. مسئله ای که فقدان آن هنوز در عموم نمایش هایی دیده می شود که خالقان آن واژه تجربه گرایی را نه به داعیه و ادعا بلکه به زر و نه به عین بلکه به ذهن به اثرشان منصوب می کنند.
همین کافی است که از جابر رمضانیِ عزیز، گروه همراه، خصوصن بازیگرانِ لایقش تشکر کنم...