- بگو دلم میخواد آزارت بدم ...
- دلم نمیخواد آزارت بدم
- ها ؟
- دلم میخواد ... دلم میخواد واسم حرف بزنی
- چی ؟
دلم میخواد بگی ... دخترا بیشترن یا پسرا ؟!؟
نمیدونم !
دلم میخواد بگی که ، عکس درخت توی آب با خودش یکیه یا نه ؟!؟
نمیدونم !
دلم میخواد بگی که ... چرا ماه سر داره ولی دست و پا و شکم نداره
... دیدن ادامه ››
؟!؟
- بس کن
- دلم میخواد ... نازم کنی ...
- چی ؟ من که به اندازه کافی بهت غذا دادم ... برات کافیه
- کافی نیست دورا ... من میترسم و دلم میخواد تو نازم کنی ...
- نه ... نمیتونم چون منم میترسم
- پس اگر نازم نمیکنی بیا بریم با هم بازی کنیم
دورا فرزند خیالی اش در کابوس تجاوز جنگ را، که سوار دوچرخه است هُل میدهد ...
- منو ببین ... یووهوو
- فکر نمیکنی یه کم داری تند میری ؟
- فکر نمیکنم ... مطمئنم خیلی دارم تند میرم ...
- خب یه کم آروم تر برو ...
- چرا ؟
- چون میخوری زمین ...
- نمیخورم زمین ... من عاشق سرعتم ... فقط وقتی که خیلی تند میرم باد میخوره توی صورتم ... یه سوال دورا !
به نظر تو با این میشه پرواز کرد ؟
کودک به زمین میخورد ...
- نشد که پرواز کنی ...
- نشد که پرواز کنم ...
اول اولش صدای ضجه ها رو شنیدم ... بعد صدای سرود ملی کشورشون که فاتحانه میخوندن ... بعد صدای ضجه های زنا و بچه ها ... بعد صدای توپ و تانک و مسلسل ... بعد صدای ... این همه صدا برای من زیاده دورا ... دیگه نمیخوام به هیچ صدایی گوش بدم ... من لعنتی فقط دلم میخواد تو واسم آواز بخونی ... همین !
http://bit.ly/12gUsGd
تقریبا 10 سال پیش بود؛ پس از تماشای فیلم "لاک پشت ها هم پرواز میکنند" از بهمن قبادی، جانم سوخت ... موسیقی بی بدیل حسین علیزاده در اون فیلم غوغا کرد و از دلِ "آگرین"، نوای لالایی سر داد، از غمی بی پایان ...
http://bit.ly/1zFzI5Z
http://bit.ly/1rFmcRk
شب آخر ، اجرای آخر لکه؛ و چقدر شب خاطره انگیزی بود ... شبی که نمایش لکه ، غمی سنگین و قدیمی رو برای من دوباره زنده کرد.
با عرض تبریک و خسته نباشید به غزل نعیمی، آیدا صادقی، اشکان فرامرزی و گروه هنرمند این نمایش، موفق باشید.
ننگ بر جنگ ...