نمی دانم باور کرده ای که بهار آمدنیست
می دانی که طوفان تمام می شود
تا تو دوباره قد راست کنی
چشم هایت را به افق بدوز
زیر این برفها باید منتظر خورشید بمانی
بالا که بیایید
همه ی کوه های برف پایین می رود
چشمانت را باز کن
خورشید می خواهد برای چشمان تو بتابد