در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سبا سرخیل درباره نمایش و.و wow: وو جشنواره سی و سوم در روزهای پایانی نیز با قدرت ما را ناامید و گیج و
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:13:50
وو
جشنواره سی و سوم در روزهای پایانی نیز با قدرت ما را ناامید و گیج و وحشت زده به خانه می فرستد.
اجرای تینو صالحی کارگردان کردِ مملکتمان چون کارهای قبلیش وفادار به سرزمین مادریش بود.تنها دغدغه ی جدی این کارگردان که قابل اعتنا و بحث هم هست همین بومی بودن کارهایش است،دغدغه ای که معلوم نیست از سلیقه ی بد اینقدر الکن و مضحک اجرا شده یا بی تجربگی،هوا برداشتن و ...از چه بابت؟ چرا؟ چرا هیچ چیز به معنای واقع کلمه سرجایش نبود؟ چرا تئاتر تجربی،بلای جان این سازندگان شده است؟ یا در فرم اسیر دلقک بازی و نابلدی می شوند،یا یادشان می رود متن بنویسند و دورهمی می گیرند...
بماند که این اجرا از عنوان هم چوب می خورد،طبق گفته کارگردان وو مخفف دنیای زنان است به زبان انگلیسی،اولا که یک زن قاتل مهاجر دست در یقه ی یک عروس فرنگی ِ روان پریش اجاق کور نماینده ی جمعیت زنان نمی توانند باشند،زن حامله گیس بلند هم بیشتر عنصر فیلم های اسلشر می تواند باشد تا نماینده ی این دنیای ویژه،محتوای اثر هم درباب مهاجرت و انسان های دو یا چند زبانه ایست که طعمِ غربت و نفهمیده شدن را تلخ زیر دندان دارند نه جنس زن و این داستانها! این از عنوان نمایش .
حالا محتوا را در نظر بگیرید که چقدر جای کار دارد،چقدر می تواند احساسات تماشاچی را ملتهب کند،ببندید به اجرای این گروه و رفت و آمدهای بی معنی ... دیدن ادامه ›› و عجولانه ای که روی صندلی های تالار حافظ صورت گرفت،گیج می شوید،متاسف می شوید...
طراحی صحنه با همه ی پتانسیلی که در خود داشت برای یک اجرای خلاقِ منحصر به فرد،به کل سوخت. نشستن تماشاچی در صحنه نمایش و اکت بازیگران در جایگاه تماشاچی در حد یک ایده ی جالب و "خفن" باقی ماند،تقریبا هیچکس از ابتدا تا انتهای نمایش نتوانست تمام صحنه ها را به یک اندازه و درست ببیند و صداها را بشنود،تا جایی که بعضی ها دیگر خیالشان مطمئن شده بود که قرار نیست ازاین پرده چیزی ببینم پس سرم را بندازم زیر پاهایم،باقی تماشاچیان را فعلا نگاه کنم،با گوشی ام بازی کنم و ....
حداقل توصیه ی من برای این گروه اینست که اگر در اجرای عمومی همین سالن و همین طراحی صحنه را در نظر گرفتند،بازیگرانی با قد و قواره ی مشابه ی بهرام افشاری و حتی بلند تر با صدایی رسا را جایگزین دیگر بازیگران کنند شاید تماشاچی درمانده بخشی از کار را بتواند با خیالی راحت ببیند،واقعن ببیند !
پ.ن. تنها اتفاق انرژی بخش اجرای ساعت پنج وو کم کاری بچه های نور و کنایه ی فی البداهه بهرام افشاری به آنها بود و بس
سلام
با اینکه همه چیز پتانسیل خیلی خوب بودن رو داشت موافقم .
و شدیدا امید دارم که این کار در اجرای عموم کار خیلی بهتری خواهد بود.

و اینکه قسمتهایی از کار که روی زمین اجرا میشد برای ما که روی صندلی های بالا نشسته بودیم همونطور که اشاره کردید کاملا از دست رفته حساب میشد:)

راستی کنایه ی آقای افشاری رو هم نشنیدم من ،فقط صدای خنده شنیدم:دی

ممنون بابت این متن:)
۱۰ بهمن ۱۳۹۳
:))))))))
ممنون که بنده رو از ابهام خارج کردید واقعا:دی
ضمن اینکه به نظرم بهترین نکته ی این کار موسیقیش بود که خوشبختانه در بین نامزد ها دیده میشه اسمش:)
۱۲ بهمن ۱۳۹۳
هر چه از موسیقی این اثر تعریف بشه به نظر من کم هست و از نوای ساز چنگ Harp و همینطور Drums بسیار لذت بردم :)

۱۲ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید