قطره ای اعتماد میخواهم...
دلم می خواهد به قطره های بی آلایش وشاد باران اعتماد کنم
و راز کوچکم (شاید هم بزرگ) را
در گوششان بخوانم...
آرامِ آرام...
مبادا ترانه هایشان در هم ریزد....
رازم را به باران می گویم
به این امید که در قلب چرخه ی جاودانه
... دیدن ادامه ››
ی زلالی قطره باقی بماند،
تا از چرخه پاکی بیرون نرود.
می دانم که این کودکان بازیگوش
رازم را به یکدیگر خواهندگفت
وازآن ترانه ای تازه
خواهند سرود!
باکی نیست!
...
شاید روزی در این سرزمین
قطره های پاک باران بر سر و رویت سرازیر شوند و
وجودت را غرق در عاشقانه هایم کنند وتو...
...
راستی!تو با چتر زیر باران می رفتی؟!