شماتتِ عاشقان ....
بسم الله
دلم را
در ظرفِ عشق
شکاندم
تا کنگره هایش را
باد
به تقدیری سرشار از امید
مزمزه ی لبانِ سرخ گشته از هیاهوهایت کند
در این میانه
دستانم می لرزید
و پاهایم
چگونه به شماتتِ عاشقان
عمری جاهلانه پیمودم
و عاشقی را
شقاوت دیدم ...
( حسام)