در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پویا تیموری درباره نمایش کالیگولا: شیک بود ... یک شروع متفاوت، خلاقیت حساب شده در طراحی دکور و میزانسن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:06:29
شیک بود ...

یک شروع متفاوت، خلاقیت حساب شده در طراحی دکور و میزانسن های دقیق، استفاده به جا از رنگ ها و نماد ها از همان لحظات آغازین وعده یک اجرای به یاد ماندنی از نمایشنامه کالیگولای آلبر کامو را می دهند. ایده نقش بی کلام ولی پر رنگ غلام و لحظه آزادی او، یا لحظه مرگ کائسونیا نقاط عطف اجرای غنی زاده هستند اما در بیشتر طول نمایش خلاقیت غنی زاده در خدمت فرم است و نه محتوا. تغییرات نسبت به متن اصلی آنقدر زیاد نیست که بتوان آن را یک برداشت آزاد دانست اما همین تغییرات اندک هم دست کم در ظاهر بیشتر در خدمت فرم می باشند. اگر بخواهیم بدبینانه بنگریم برای مثال شاید صرفا برای جذابیت بیشتر اسکیپیون جوان کامو به این شمایل کهنسال درآمده بود و دلیل کشته شدن سگش به جای پدرش (که در متن اصلی کامو، پدرش توسط کالیگولا کشته می شود)، نمایش آن سگ عروسکی بامزه در ابتدای اجراست؛ اما اثربخشی مرگ سگ کجا و مرگ پدر کجا. شاید نباید زیاد سخت گرفت و تنها باید گوش سپرد به دیالوگ های فلسفی متن کامو و چشم دوخت به نقاشی غنی زاده بر پیکر صحنه. از شانس بد غنی زاده است که بازاجرای کالیگولایش اندکی پس از اجرای بی نظیر فهرست رضا ثروتی به روی صحنه رفته است و همین باعث می شود که در مقام قیاس، کالیگولای غنی زاده کمتر به چشم بیاید. در واقع می توان گفت اجرای رضا ثروتی از فهرست تادئوویچ حرکت به عمق و اجرای همایون غنی زاده از کالیگولای کامو حرکت در سطح است. اگرچه پرداخت شخصیت ها نسبت به متن اصلی کم و بیش دست خوش تغییراتی شده بودند اما به طور کلی بازی ها در اجرا، جز در نقش اصلی یعنی کالیگولا، لطمه زیادی به متن کامو نزده اند. پانته آ پناهی ها در نقش کائسونیا بسیار خوش می درخشد و به نظر بهترین بازتاب بیرونی از نقش های متن کامو از میان سایرین در این اجراست. بازی آتیلا پسیانی در نقش کرئا چنگی به دل نمی زند و فرشید شایسته در نقش غلام که علیرغم بازی بی کلامش یک اجرای بسیار تاثیرگذار ... دیدن ادامه ›› را از خود بر جای می گذارد. و اما جایی که در آن کالیگولای غنی زاده می لنگد خود کالیگولاست؛ بازی صابر ابر جذاب بود اما هر که بود کالیگولا نبود! به نظر انتخاب صابر ابر برای این نقش بزرگترین اشتباه غنی زاده در این اثر می باشد، شاید اگر بدون پیش زمینه متن اصلی به تماشای بازی صابر ابر بنشینیم، بازی جذاب و سرگرم کننده و تماشاگر پسندی را شاهد باشیم، چنانکه در صحنه هایی، همچون لحظه اصلاح صورت کرئا که صابر ابر بیش از هرچیز در پی ری اکشن گرفتن از تماشاچی است، نیز به وضوح مشخص است که هدف جلب توجه تماشاگر است و نه تاثیرگذاری بر او. کایوس پادشاه دیوانه اما باهوش و فیلسوفی است که در طول خواندن متن نمایشنامه کامو، خواننده لحظه ای از او متنفر می شود و لحظه ای با او هم ذات پنداری می کند، اما در این اجرا بازی صابر ابر هیچ حسی را بر نمی انگیزاند؛ شاید بازیگری همچون بابک حمیدیان می توانست انتخاب هوشمندانه تری برای این نقش باشد.
در پایان باید بگویم، کالیگولای غنی زاده را دوست داشتم اما کالیگولای آلبر کامو را بیشتر!