به نظر من کپی ناقصی بود از "آرش صاد" کار آقای رحمانیان. در آرش صاد هم نمایشنامه ای معروف در محیطی غیر متعارف اجرا شد؛ داستان آرش کمانگیر در یک آسایشگاه روانی و فلسفه ی اینکار، اعتراض به تخریب آن آسایشگاه بود. انحرافی هم از دیالوگها در کار نبود و خط داستان با گفتگوهای اضافه یا اغراقهای صحنه نمایش، گم نمی شد.
ولی امان از این کالیگولا که هم دیالوگهای انحرافی اش و هم خود صحنه و نیز کش دادنهای بی جهت برخی قسمتها مانند مومیایی کردن، تماشاگری چون من را خسته و کلافه کرد و کلا" داستان و دیالوگها رو از دست دادم.