شب کویر، این موجود زیبا و آسمانی که مردم شهر نمی شناسند. آن چه می شناسند شب دیگری است؛ شبی است که از بامداد آغاز می شود. شب کویر به وصف نمی آید. آرامش شب که بی درنگ با غروب فرا می رسد _ آرامشی که در شهر از نیمه شب، درهم ریخته و شکسته می آید و پریشان و ناپایدار _ روز زشت و بی رحم و گذران وخفه ی کویر میمیرد و نسیم سرد و دِل انگیز غروب، آغاز شب را خبر می دهد...
دکتر شریعتی