دیدگاه علی شمس (نویسنده وکارگردان )درباره ی نمایش "ابوبکر محمدی،فاطمه محمدی"
درستایش مدارا
نمایش جلال تجنگی یک پیشنهاد است . پیشنهادی برای جامعه ی پلورالیستی و سر شار از پیش داوری ایران . نمایشی برای اقلیت و اکثریت بطور توامان . کلید واژه ی " مفاهمه " در تعریف گادامری آن اینجا کارکرد اساسی دارد . مفهوم و تعریف " دیگری ": آنطور که در چشم من ِ اکثریت می آید اینجا محل اعتنای جلال تجنگی است . بحثی را پیش می کشد که پدر خاورمیانه را تا امروز در آورده . مبانی غلط فرهنگی در چشم اکثریت ( هر که هست ) که خود را خیر مطلق می بیند و احساس انتقام کشی اقلیت ( هر که هست ) که خود را باخته و بی کس می بیند ، در نگاه جلال تجنگی به پرسش کشیده می شود . رابطه ی شیعه ی اکثریت و اهل سنت اقلیت در این کشور و زیست محترم این هر دو در کنار هم . در این جدول ترتیبی هر اکثریت و اقلیتی را می توان جایگزین کرد . تعریف " دیگری " و پیش داشت های مزخرف فرهنگی برای قضاوت او ، دشمن مداراست . تمامیت یک هستی به اسم ایران را به چالش می کشد .تشخیص درد در مدیومی که تا بحال روی آن مکث نکرده است . نمایش " ابوبکر محمدی، فاطمه محمدی " نمایشی فهمیده ، مسئولانه و بموقع است . بیش از هر چیز تندروها ( این خشمگین
... دیدن ادامه ››
های همیشگی ) باید به تماشایش بنشینند . هشداری زیبا به جامعه ای که همزیستی را در سایه ی افتراقات ملوث می کند .تاتر تجنگی تاتری با بار مسئولیت اجتماعی است که همچون " لوینانس" دغدغه ی درک و گفتگو با دیگری را دارد . در روند روایی خود به جهل قشری و پرتاب بی فکر واژگان تفرقه افکنانه می تازد . شوخٍ انحراف هر دو سو را ( اقلیت و اکثریت ) به پیش چشمشان می آورد و جز این از کسی که ایران را دوست می دارد نباید خواست .مسئله ی نمایش اقلیت دانستن یا اقلیت دانسته شدن است . اینکه ما بر اساس انتخاب هایی که داریم خود را چطور در جامعه ی دیرپای ایرانی تعریف کنیم . این اجرا ، تمرینی برای مداراست .