به نظرم( بر خلاف نظر منتقد )اصرار کارگردان به طنز گرائی در بطن اثر ، نقطه ضعف کار شده وحتی اگر گنجانیدن طنز و شوخی های کلامی و حرکتی میتوانست به انچه منتقد ادعا مینماید کمک کند، با اجرای نامتناسب وناهماهنگ بهنام تشکر و صالحی از دست رفته. در این اجرا تنها سام کبود وند ،حد متعادل و معقول حرکت در لایه های طنز اثر(و منطبق بر نقش را )رعایت کرده و از افتادن در ورطه اغراق در بیان و فیزیک (همچون دونفر دیگر )رهائی یافته.
در همینجا بگویم بازیهای تلویزیونی بسیاری از بازیگران خوب تئاتری ، بسیار ، بسیار ضعیفتر از اجرا های تئاتری شان میباشد( نمونه های بسیاری را میتوانم بشمارم. از اقایان ... و معجونی و جوزی و عمرانی و همچنین بهنام تشکر - در مقایسه با بازی خوبش در نمایش خدای کشتار و...- و....) که خیلی از اشکالات به ضعف های فیلمنامه( سریال نامه )و کارگردانی و فضای ضبط های سریال باز میگردد.