تمام مدت تماشای فیلم داشتم با خودم فکر می کردم امثال فرهاد توحیدی به عنوان نویسنده فیلمنامه و منیژه حکمت به عنوان تهیه کننده چطور حاضر می شوند اسمشان را پای این طور فیلم هایی بگذارند؟ و اصلا فایده ساخت فیلم هایی شبیه به خماری در سینمای ایران چیست؟
تجربه زجرآوری بود تماشای این فیلم!