دیشب نمایش را دیدم، ایده ای ناب. نگاهی دقیق. نورپردازی و طراحی صحنه ساده و گیرا. بازی های قابل و هماهنگی خوب موسیقی.
اما باوجود همه اینها به دو دلیل نمایش برای من ملال آور بود.
اول: فضای بد سالن. بدون کمترین تهویه که نشستن را در سالن سخت و تحمل را مشکل کرده بود.
دوم: به نظر کمی طولانی شده بود. نشان دادن همه این تلقین ها، درون گرگ آدمی (به روایت هابز)، خودخوری و دیگر آزادی ها، سردرگمی در شناخت و نتایج حاصل آن که به اختلال بیرونی فطرت بشر انجامیده، تلاش قابل تحسینی هست؛ ولی حداقل به عقیده من تا قبل از پایان نمایش میشد در 2 نقطه این نمایش را پایان داد، با انتقال کامل همه مفاهیم، چه آنها که من برداشت کرده ام و چه آنها که نویسنده و کارگردان مورد نظرش بوده است (اگر همه برداشت های من غلط بوده باشد). اگر اصرار به این پایان بود، باز هم حتی امکان کوتاه شدن قسمت های از صحنه های طولانی نیز بود.