ترانه ای برای جنگ...ترانه ای برای خون...ترانه ای برای ترور...ترانه ای برای عشق...ترانه ای برای اشک...ترانه ای برای همه چیز...یعنی تو
همیشه اجراهای امین ابراهیمی، چه در مقام کارگردان، چه در مقام بازیگر و نویسنده یک سمفونی پنهان بوده است، سمفونی اشک ها و لبخند ها و ترانه ای برای تو که عصاره ی وجود امین ابراهیمی است از این قاعده مستثنی نیست
اگر بخواهیم کار را با تحلیل کارگردانی اثر آغاز کنیم باید گفت با اثری مواجه می شویم که بدون شک تعبیر دقیق و یکپارچه ی مواجهه ی مخطب با امر والای لای جای نس است. یعنی اثر از نظر بصری آنقدر قدرتمند است که مخاطب به عنوان کنشگری فعال به حوادثی که روی صحنه اتفاق می افتد مدام در حال ارتباط گرفتن با اثر است.مخاطب باید بترسد که نکند با پلک زدن یا حرف زدن با بغل دستی لحظه ای ناب را از ترانه ای برای تو از دست بدهد. با اینکه در ترانه ای برای تو با جنسی از تک گویی مواجهیم اما تمام اجزای تئاتریکال با هم در تعامل اند و عناصر جوری کنار یکدیگر جور می شوند که دیگر مجالی برای بررسی و تحلیل تباین، تناسب، نقطه گذاری و ویوپوینت باقی نمی ماند. آنقدر هر مخاطبی در اثر غرق می شود که فرصتی برای تحلیل کمپوزیشن روی صحنه باقی نمی ماند و باید این نکته را ذکر کرد که امین ابراهیمی در مقام کارگردان اثر آنقدر تخصصی و جزئیات پردازانه به جان کلام تئاتر به معنای واقعی کلمه پرداخته است که در کاراکتر اثری که کارگردانی شده ما یک تئاتر بی نقص می بینیم. در حیطه ی متن، در مواجهه با صحنه های آغازین مخاطب دچار یک سوتفاهم می شود که نکند با اثری شلخته مواجه شده است، اما در ادامه هرچه به انتهای متن نزدیک می شود بیشتر به وحدت هنری این تک گویی عاشقانه و شاعرانه پی می برد. نویسنده جسورانه به همه چیز در مورد جنگ ، عشق و انسانیت می پردازد و از این منظر همانگونه به این قضیه می پردازد که بدون اغراق فردوسی در شاهنامه به عشق و جنگ در کنار یکدیگر می پردازد. مطرح کردن زمختی و خشونت جنگ در کنار لطافت و شاعرانگی عشق دقیقا سوژه ای است که در آثار شاخص ادبی به آنها پرداخته شده است. پس بدون شک متن از این منظر به شدت ارزشمند است و
... دیدن ادامه ››
در قصه گویی آنقدر درست عمل می کند که سر خط قصه ی اصلی با اینکه بارها عوض می شود اما استخوان بندی قصه آنقدر مستحکم است که همه ی مفاهیم را کنار یکدیگر نگه میدارد. در مورد مضمون باید گفت ترانه ای برای تو فرزند زمانه ی خویش است و به شدت به مسائل روز می پردازد تا جایی که حتی حمله و نقد تروریسم جهانی حاکم بر جهان را هم در خود جای می دهد. اگر بخواهیم به حیطه ی بازیگری نفوذ کنیم باید گفت قدرت بازیگری امین ابراهیمی استخوان های مخاطب را خورد می کند. انگار که امین ابراهیمی مخاطب را جادو می کند تا جایی که هر جا که بخواهد مخاطب را وادار به قهقهه می کند و هر جایی هم که بخواهد اشک مخاطب را در می آورد. هر مخاطب با هر گاردی که وارد سالن شود بیشتر از دو دقیقه نمی تواند در برابر انرژی بسیار بالای امین ابراهیمی در مقام بازیگر ایستادگی کند و در نهایت قافیه را به بازی تکان دهنده ی این بازیگر کارکشته می بازد و روح مخاطب با نهایت احترام اثری والای امین ابراهیمی را در عاشقانه در آغوش می کشد و در ضمن نباید دقت استادانه ی بازیگران بازی ساز را در کنار امین ابراهیمی از جمله محمد (مهرداد) جابری نادیده گرفت. در مورد طراحی صحنه و لباس. صحنه به شدت کاربردی است و در عین حال پر است از اتفاقات بصری زیبایی شناسانه. تکامل رنگ ها در طراحی صحنه به شدت به چشم می خورد و این نشان از شعور بالای هنری روح امامی در مقام طراح صحنه است. طراحی صحنه به شدت به اثر و کارگردانی کمک می کند و در عین ایستایی به شکلی به شدت مینیمال پویاست و این ارزش والایی دارد. طراحی نور هم به شدت جذاب است، مخصوصا به هنگام بازی سایه ها و کسوف که کاملا در خدمت اثر است. در کل، ترانه ای برای تو نمایشی است برای انسانیت محض و نقدی است به ذات جنگ که هر مخاطب آگاهی باید به دیدنش بنشیند و با تمام وجود از دیدنش لذت ببرد.
#میلاد_فرج_زاده