سلام
بنده زیاد به دست به نگارش نقد آثاری که میبینم نمیزنم ولیکن این اثر آنچنان شلخته ، بی اثر و اتلاف کننده ی زمان من بود که تصمیم گرفتم کوتاه بنویسم .
1) اول نام اثر آنچنان گول زننده است که زمانی که عاشقان یا دست کم دوست داران یا حداقل خوانندگان آثار شکسپیر با هملت ، تهران 2017 روبرو میشوند در همان 10 دقیقه آول نمایش شوکه میشوند که چگونه اثری که در تاریخ پر اجراترین ، پر خوانش ترین ، پیچیده ترین ، عمیق ترین و لذت بخش ترین متن در اغلب نقدها و فهرست ها بوده است چگونه با اثری که ادعای اقتباس از آن را میکند بی ارتباط است . گول اسم را نخورید ، هملت ، تهران 2017 هیچ ارتباطی با هملت شکسپیر ندارد و هیچ کدام از وجوه زیابیی شناسی اثر شکسپیر را که رئوس آن دیالوگ های عمیق و چند لایه ، فضا سازی وهم گونه و جادویی ، شخصیت های دیوانه ( و البته بر خلاف اثر آقای مرادی دیوانه واقعی ) و غیره ، هر چند ناچیز ندارد .
2) از اسم که بگذریم در نگاهی شکل گرایانه به اثر عناصر اصلی آن را در منفعل ترین و بی اثر ترین وضعیت خواهیم دریافت . اثر در محتوا و فرم خود ادعای بازنمایی هملت شکسپیر در روایت های انسان های زنده در شهر تهران در سال 2017 را دارد . روش این بازنمایی نگارش سیال ذهن است . باید نظر شخصیم را بگویم این بدترین و آبکی ترین محتویات سیال ذهنی بود که خوانده یا دیده بودم . از رمان های فاکنر و پروست گرفته تا بعضی از نمایش های بکت و یونسکو تا تصاویر فرویدی و یونگی سینمای سوریالیست و ذهن گرا تا مونولوگ های نمایش های نه خیلی قدیمی که دیده ام از قویترین تا ضعیف ترین شان همه با گه گاه با خرده روایت هایی تکان دهنده و جذاب یا نگارش تصاویری عجیب و ذهنی همراه بوده اند ولی این اثر انگار نمایشگر ذهنی خالی و به قول همراهی که با من به تیاتر آمده بود ذهنی تلگرامی
... دیدن ادامه ››
( محتواهای تولید شده در تلگرام ) بود که مونولوگ ها و دیالوگ هایش بی حرکت ، بدون طرح ، بدون تصوی و رنگ ، بدون کش و قوس لازم در درام و بدون هیچ همراهی از یک نگارش موثر بود .
3) نقد شکل گرایانه را اگر ادامه دهم از دیالوگ به سوی شخصیت ها قدم بر میدارم که جوانانی کم تجربه ولی مصمم با صداهایی بعضا خوب و بعضا ضعیف و بدن هایی بعضا خوب و بعضا ضعیف در صحنه حضور دارند ولی متاسفانه پر گویی هاو سبک گویی های نمایش به ایشان هم اجازه ظهور نمیدهد . بازیگر در همه سطوح نیازمند درام و کارگردان است تا او را راهنمایی و تصحیح کند ولی متاسفانه در این نمایش همه ی حرکات به تکراری ترین شکل ممکن طراحی شده بود . میگویم طراحی ، باید بگویم ساده ترین طراحی ها هم در اینجا بسیار دم دستی انجام شده است . نور تکراری و سردرد آور ، دکور به صورت وحشتناک ایستا و فاقد خلاقیت ، تجهیزات و وسایل صحنه به طوری عجیب فاقد کاربرد ، طراحی فضا به شکلی بچه گانه تکراری ( فضای مه آلود در سراسر نمایش بدون دلیل تکرار میشود )
4) در پایان با توجه به اینکه نمیخواهم پر گویی کنم و نقدم را هم تنها از دریچه فرمالیسم که ساده ترین نگاه یک تماشاگر به هنر تیاتر است مطرح کردم و هیچ نظریه ای را چاشنی ننمودم که در آن وضعیت نمایش هملت ، تهران 2017 هیچه هیچ میشد و گفتنی است این نمایش را در مقام مقایسه نمایش هایی که در سال 96 دیده ام ( حدود 22 اثر ) هم قرار دادم تا مطمین شوم که نمایش همانقدر که دیده ام و در لحظه اول متوجه شده ام ضعیف است که بود و متاسفانه اگر یکی از رپر های به نسبت معروف در نمایش بازی نمیکرد مطمینن این خیل عظیم تینیج های رپ دوست که در سالن هم دایم هیاهو میکردند و گویی در حال دیدن شویی زنده بودند ، به سالن نمی آمدند و آن را پر نمیکردند .
این نمایش را به هیچ کس پیشنهاد نمیکنم .
پایان