نمایشی که بدون پیش داوری و تا انتها باید دید
نمایشی که می بینیم و یا واقعیت هایی که تجسم می یابند. تا انتهای اثر میان پرسشهایی مختلف قرار می گیریم پرسش هایی برخاسته از چارچوب های ذهنی از پیش ساخته و قضاوت شخصی که هیچگاه رهایمان نمی کند. قاضی با روایت چوپان تماشاچی را محکوم به برداشت های شخصی از تصاویر ناتمام اتفاقات زندگی می کند که در گذز زمان و روشن شدن ابعاد بیشتر آن اشتباه بودن آن عیان می گردد. قضاوتی توام با تعجیل و نقص همیشگی بشر که حاصل ندیدن تصویر کامل و نقص جاری در دنیای مادی است. همه چیز بازی است فضا، زمان، شخصیت ها و تماشاچی خود در میان بازی و بخش اصلی آن است.
شاید نام نمایشنامه تماشاچی را با پیش داوری به تماشا می نشاند اما آنچه رخ می دهد تمام قضاوت ها را به چالش می کشد.
بازی های روان و صراحت لهجه از ویژگی های بارز اثر است. سکوت ها و مکث هایی که به نظر بداهه می رسد اما عامدانه و با درایت در کار گنجانده شده.
دیالوگ هایی بعضاً از جنس مانیفست که در فضای شوخی بهلول گونه گم می شوند.
برای گروه که دانش آموخته گان حوزه نمایش اند و رویکردی جدید از ارائه اثر و جذب مخاطب را برای خود برگزیده اند و مقدا اسلامی نویسنده و کارگردان اثر آرزوی موفقیت می کنم و منتظر کارهای بعدی ایشان هستم.