نشسته ام در برابر آینه
چشم به تصویری آشنا
خسته ،فرسوده
وغربتی در نگاه
حسی از شناختن
و ناشناختن وجود را می بلعد
چهره ام کجاست ؟
اما
صورتی پر چین
با گیسوانی به رنگ سپید وسیاه
هر تار نشانی از غم در مقابل
کاش زمان را توان بازگشت بود
اما نه
باز همان اشتباه در انتخاب
وتکرار تلخ حوادث...