یادداشت احسان طهماسبی منتقد:
آثار هنری مکتوب و ماندگار، به این دلیل که از ویژگی تفسیرپذیر بودن برخوردار هستند، بارها مورد توجه نویسندگان و کارگردانان آثار نمایشی قرار گرفته اند. تماشاگران این آثار هم صرفا بر طبق معیارهای مورد توجه عوامل نمایش، آن آثار مکتوب اولیه را مورد قضاوت و نقد قرار دادهاند و از تفاسیر متعدد موجود بر آن آثار بهره برده اند. علاوه بر این، برداشتها و نگاههای بومی بر چنین آثاری (که اصطلاحا در کشور ما ایرانیزه کردن خوانده میشوند) از شیوههای مرسوم و پرطرفدار مواجه با متنها و نمایشنامههای ارزشمند بوده که از طرفداران زیادی نیز برخوردار است. در این بین، تراژدی "هملت" که از آن بهعنوان پیچیدهترین و فلسفیترین نمایشنامه شکسپیر یاد میشود، بارها مورد توجه کارگردانان و نویسندگان سینما و تئاتر قرار گرفته است و به جهت ابعاد گوناگون تحلیلی این نمایشنامه، از مناظرگوناگون بدان پرداخته شده است.
در تئاتر "هملت دبستانی" به نویسندگی جلال تهرانی و کارگردانی آریا افشار و هلن مرسلی، علاوه بر توجه به ابعاد فلسفی اثر، که براساس تردید و دودلی بنا نهاده شده است و سعی دارد انسان را در مقابل وسوسه انتقام و مقابله با شرارت و پلیدی یا تسلیم شدن در برابر آن قرار دهد، با نگاه طنزآلود به ابعاد روانکاوانه این شاهکار قصد دارد با همسانپنداری هملت با کلادیوس و همچنین افسردگی او در مقابله با گرترود و پریشانیاش در رویارویی با روح پدر، نگاه متفاوت تری به یکی از مشهورترین نمایشنامههای تاریخ ادبیات جهان داشته باشد.
وجه گیجی و آشفتگی موجود در "هملت" شکسپیر، در "هملت دبستانی" و به کمک عروسک ها، با چاشنی گروتسک همراه شده است و با تاکید
... دیدن ادامه ››
بر موقعیتهای آشفتهی نمایشنامهی اورجینال و با کمک کارگردانی خلاقانه به فرصتهایی برای ترساندن و در عین حال خنداندن آگاهانه برای مخاطب تبدیل شده است. از سویی دیگر موقعیت تراژیک تردید در انتقام پدر و مواجه با گناه یک مادر، در تئاتر هملت دبستانی با طرح موضوعات اروتیک و اشارات و شوخیهای مرسوم کلامی، به یکی از پردههای مفرح این تئاتر تبدیل شده است که در عین وفاداری به متن، خلاقیت نویسنده و کارگردان این نمایش را در بهره بردن از این موقعیت حساس و تبدیلش به فرصتی کمیک را نشان میدهد. در واقع جنون هملت در مواجه به چنین شرایطی در این اثر دستمایهی شوخیهای عوامپسند شده که این عامل باعث تقلیل سطح متن دشوار هملت در مقایسه با تئاتر مذکور شده است. با پذیرش "هملت دبستانی" بهعنوان پارودی بر "هملت" شکسپیر و قبول تقلید طنزگونه ی آن از متن اورجینال و توجه به ابعاد گوناگون نمایشی و عروسکی اثر باید بپذیریم که این نقیصه نه بهعنوان استهزا، بلکه به منظور خنداندن مخاطب و انتقاد به افکار بیمارگونه شخصیت اصلی نمایشنامه و حمله به افکار ناسالم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مستتر در متن اصلی میبایست مورد قضاوت قرار گیرد.