موسیقی و نورپردازی خیلی خوب بود و دیالوگ ها هم هوشمندانه بودند و فقط اگر تعدادی از تئاترهای بدردنخوری که این روزها روی صحنه می روند را دید میتوان به ارزش نوع دیالوگ نویسی و اجرا پی برد، یک انتقادی هم میتوان وارد کرد تاکید فراوان بر طنز داستان و بخصوص طنزجنسیتی بود و این طنز به عمق داستان لطمه زده و بهتر بود وجه فلسفی دیالوگ ها پر رنگ تر میشد ضمن اینکه دیالوگ پایانی تیولای پدر گونه ای شعاری بود و انگار کارگردان بصورت نریشن مرثیه ای در مورد دوران مدرن بدهد بی انکه در داستان قرار گیرد، البته این جملات محتوای خیلی خوبی داشتند اما کاش در جریان کار گفته میشدند و مونولوگ نمی بود. اما بطور کلی ایده ای که از کوره های آدم سوزی ارائه شد بسیار جالب و موثر و تلخ بود و تاکنون در یک نمایش داخلی ندیده بودیم این فاجعه بزرگ تاریخی انقدر متفاوت و جالب مطرح شود. امیدوارم کارگردانان خلاق ما که ایده های جدید و عمیق مطرح می کنند بیش از شناخته و موفق شوند.